داستان درباره‌ی سلسله پادشاهی به نام انشان است. انشان‌ها بدون آن‌که باخبر باشند، از نوادگان سلیمان نبی‌اند. بازماندگان سلسله‌ی انشان گرفتار غولی به نام آلاس می‌شوند که آخرین غولی است که در سرزمین آن‌ها باقی‌مانده و برای بقا به دو قلب نیاز دارد. آلاس انسان‌ها را اسیر می‌کند و بعد از برداشتن قلبشان، آن‌ها را منجمد می‌کند. همه‌چیز از زمانی شروع می‌شود که آلاس آخرین نوزاد خاندان انشان را می‌دزدد ولی نمی‌تواند او را بکشد و به او اجازه زندگی می‌دهد و نام او را کیدین می‌گذارد. موضوع داستان، مانند تمام افسانه‌های کهن در روایت داستان گره‌خورده و همراه با آن مفاهیمی چون شجاعت، خودشناسی، تلاش برای حفظ خانواده و سرزمین و ... را به مخاطب خود منتقل می‌کند. کیدین با این‌که قهرمان داستان است، حرکات محیرالعقولی انجام نمی‌دهد و پسری معمولی است. کیدین پسر نوجوانی است که از دنیای بیرون خبر ندارد و زمانی که به ماهیت واقعی آلاس پی‌می‌برد می‌ترسد. زمانی که کیدین متوجه می‌شود تنها اوست که می‌تواند همه را از دست آلاس نجات دهد، تردید می‌کند. کیدین شجاع نیست. اما شجاعتش در زمانی که ترسش را کنترل می‌کند و تصمیم می‌گیرد برای نجات انسان‌ها تلاش کند نشان داده می‌شود و او در لحظات بحرانی تصمیم درستی می‌گیرد؛ درست به همین دلیل مخاطب به‌راحتی می‌تواند با او همذات‌دپنداری ‌کند. علاقه کیدین به دختر چوپان از موارد بزرگ سالانه داستان است. دزده‌شدن نوزاد، اسیر کردن انسان‌ها توسط غول و برداشتن قلب آنها و منجمد کردنشان، تغییر شکل‌های فیزیکی، تصمیم به کشتن غولی که با وجود بدذات بودن از کیدین نگهداری کرده و از کشتن او گذشته و برایش نام انتخاب کرده، از موارد پررنگ ترس و خشونت داستان است. این داستان به دلیل موارد خشونت و ترس بسیار برای کودکان زیر دوازده سال پیشنهاد نمی‌شود.

این افسانه‌‌ی ایرانی درباره‌ی سلسله پادشاهی به نام انشان است. سلسله‌ی پادشاهی انشان از نسل حضرت سلیمان‌اند و نشان سلیمان را به ارث برده‌اند. آلاس که جزو آخرین نسل از غول‌های زمان حضرت سلیمان (ع) است، با کمک قلب انسان‌ها به زندگی ادامه می‌دهد. آلاش نشان سلیمان را می‌دزدد. سال‌ها مردم در رنج زندگی می‌کنند تا این‌که کیدین، آخرین فرد از پادشاهی سلسله‌ی انشان، به کمک جن‌های خدمتگزار حضرت سلیمان، موجب مرگ آلاس و بازگشتن خاندانش به پادشاهی می‌شود.

داستان این کتاب افسانه‌ای سرشار از اتفاقات هیجان‌انگیز است. تصویرگر سعی بر آن داشته تا با خلق تصاویری هرچند اندک، هماهنگ با محتوای متن پیش رود اما در نشان‌دادن هیجانات و نقاط اوج داستان چندان موفق عمل‌نکرده‌است. باوجود اتفاق‌های متعدد، در تمامی پلان‌ها با کنش‌های حرکتی ثابتی رو‌به‌رو هستیم. طراحی شخصیت‌ها خصوصاً شخصیت آلاس جادوگر، در القای حس‌و‌حال رمزآلود داستان موفق صورت گرفته است. تکرار بخشی از تصاویر در صفحه‌های دیگر کتاب و تنها به‌عنوان عنصری تزئینی کمی از جذابیت کار کاسته است. استفاده از پالت رنگی یکسان در جهت احیای فضای افسانه‌ای داستان، موفق صورت گرفته است. باآنکه طرح روی جلد کتاب از تصاویر داخل کتاب است اما کیفیت رنگی بالا و چاپ مناسب روی جلد، جذابیت کتاب را در نگاه اول بالا می‌برد. انتخاب رنگ پس‌زمینه صفحه‌ها از رنگ‌های موجود در تصاویر، ابتکار جالبی ست که توسط طراح گرافیک صورت گرفته اما قرارگیری متن بر روی پس‌زمینه‌های قرمزرنگ، خوانایی را برای مخاطب با کمی دشواری همراه می‌کند.

- به نظر شما یک قهرمان چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟ آیا کیدین این ویژگی‌ها را داشت؟ - فکر می‌کنید اگر روزی متوجه شوید که دوست شما کار بدی انجام می‌دهد و به دیگران آزار می‌رساند چه واکنشی نشان می‌دهید؟