
ماجرای مرگ پروفسور در کارخانه، رساندن واکسن به دستیار پروفسور و تصرف شهر توسط افراد ناتان به همراه سردرگمی امیرعلی از پیدا کردن راهحل
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
این کتاب از مجموعهی ایلیا، تولد یک قهرمان، دربارهی ایلیا است که بعد از ورود به کارخانهی موادغذایی پروفسور و واکسن بیماری را پیدا میکند. پروفسور از او میخواهد واکسن را به دستیارش برساند، اما خودش در کارخانه کشته میشود. ایلیا و دستیار پروفسور به آزمایشگاهی مخفی میروند، اما آرش و کامران آنها را پیدا میکنند. امیرعلی که میفهمد رازش برملا شده، دوستانش را به آزمایشگاه راه میدهد. از طرفی شهر توسط افراد ناتان تصرف شده و مردم در آشوب و درگیری به سر میبرند. ایلیا با داشتن دغدغه نسبت به آینده و جان انسانها به دنبال راهی است تا بیماری درمان و اوضاع شهر مثل همیشه آرام شود. او شخصیتی مسئولیتپذیر و شجاع دارد. مبارزهجویی و حقطلبی نیز در شخصیت امیرعلی دیده میشود. با تشدید ناآرامیها در شهر او به میان مردم میرود و به زخمیها کمک میکند ضمن اینکه تلاش میکند مردم را آرام کند، اما موفق نمیشود. دستیار پروفسور تلاش زیاد مشغول آزمایش میشود تا واکسن را پیدا کند. آرش و کامران با ردیابی گوشی امیرعلی، در موقعیتهای مختلف به کمک او میروند.
انتخاب سبک کمیک استریپ برای این کتاب به طراحان اجازه داده است با دست باز صحنههای مبارزه و پرهیجان داستان را تصویر کنند. از طرفی در داستانهای قهرمانانه از این دست، کمیک استریپ به ارتباط بهتر مخاطب با اثر کمک زیادی میکند. تصاویر از طراحی، رنگگذاری و توالی خوبی برخوردار هستند. استفاده از نشانههای بومی در آنها، باعث همذاتپنداری بیشتر مخاطب با اثر خواهد شد. با این وجود خلاقیت بالایی در تصاویر دیده نمیشود که بتوان آن را اثری ممتاز در سبک کمیک استریپ به حساب آورد. مخاطبان میتوانند با نصب نرمافزار کمیکا، انیمیشن این کتاب را نیز ببینند.
چکیده داستان
ایلیا برای پیدا کردن سرنخ وارد کارخانهی موادغذایی میشود و پروفسور را که در اثر تیراندازی زخمی شده است، پیدا میکند. پروفسور از ایلیا میخواهد واکسن را به دستیارش برساند. او جانش را برای دفاع از ایلیا از دست میدهد. ایلیا با عجله خودش را به دستیار پروفسور میرساند و او را از ماجرا باخبر میکند. آنها به آزمایشگاهی مخفی میروند، اما در این حین آرش و کامران که امیرعلی را از روی گوشی ردیابی کردهاند آنها را پیدا میکنند و راز امیرعلی پیش دوستانش آشکار میشود. در همین حین شهر توسط افراد ناتان به تصرف در میآید و ناتان آمادهی سخنرانی میشود. امیرعلی از این همه آشفتگی اوضاع و ناآرامی شهر به هم میریزد و از آنجا میرود.
کیفیت
ایلیا تولد یک قهرمان داستان مصور دنبالهداری است. انتخاب سبک کمیک استریپ به طراحان این کتاب اجازه داده است توصیفاتی دقیق از شخصیتها، زمان، مکان و حوادث عجیب کتاب به مخاطب ارائه دهند. تصاویر با کادربندیهای متنوع در هر صفحه کار شدهاند که با توجه به ریتم داستان طراحی شدهاند. بخشهایی از داستان که به تاکید بیشتری نیاز بوده، تصویری تمام صفحه میبینیم و موقعیتهای هیجانی و صحنههای درگیری شخصیتها با کادربندیهای مختلف، هیجان داستان را بیشتر کردهاند. رنگگذاریها نیز با توجه به ریتم داستان انتخاب شدهاند تا حس و حال فضای داستان را بیشتر انتقال دهند. شخصیتها باورپذیر و پرکنش کار شدهاند. زوایای مختلف و ترکیببندیهای متنوع به خصوص در موقعیتهای درگیری و زد و خورد از دیگر ویژگیهای تصاویر هستند. وقایع داستان در تهران میگذرد. شخصیتها بهخوبی براساس چهرههای ایرانی کار شده و لباس و حجاب آنها نیز مطابق با عرف جامعه ایرانی طراحی شده است. طراح تلاش کرده با استفاده از فونت فارسی در تابلوی مغازهها فضای بومی بیشتری را در تصاویر القا کند، اما این کار شتابزده و بدون خلاقیت انجام شده است. سگهای طراحی شده بر روی جلد با سگهای تصاویر داخلی متفاوت هستند و رنگ و نژاد یکسانی ندارند. از فونت و نوشتار بهخوبی در تصاویر استفاده شده است. بالنهای نوشته به درستی جایگذاری شدهاند و مخاطب هنگام خواندن گفتگوها ترتیب و توالی را از دست نمیدهد.
فرصتهایی برای گفتگو
فکر میکنید امیرعلی از ادامهی ماموریتش انصراف میدهد؟
به نظر شما ناتان همهی مردم را واکسیناسیون میکند؟
آرش و کامران چه کمکی به امیرعلی میتوانند بکنند؟