
روشن شدن لامپ تنگستن و آشنایی او با لامپ کممصرف، معرفی خود بهعنوان خورشید و دل بستن به او و خواستگاری، مکالمات لامپها و وسایل برقی کهنه و درنهایت رسیدن روز و خاموشی لامپها

سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
کتاب، جلد اول از مجموعهی «خانهی کوتوله با شیروانی نارنجی» است و دربارهی لامپ تنگستن است که وقتی روشن میشود با لامپ کممصرف آشنا میشود و دل به او میبازد. تنگستن خودش را خورشید معرفی میکند، اما وسایل برقی کهنهی اتاق سعی میکنند واقعیت را برای لامپ کممصرف روشن کنند تا اینکه روز میشود و لامپها خاموش میشوند. داستان با تشبیه وسایل برقی و چراغها به موجودات زنده و روابط بین آنها، فضایی بامزه و طنزآمیز برای مخاطب به وجود میآورد که مخاطب میتواند با لذت ماجرا را دنبال کند؛ پیر بودن چرخگوشت، فراموشی و صدای قیژقیژ او، پنکهی قدیمی که پدر لامپ کممصرف است و تنگستن که خودش را بهجای خورشید معرفی میکند و اصطلاحاتی که چرخگوشت در لابهلای داستان به زبان میآورد از موارد طنزآمیز و همراه با شگفتی است و بنابراین مرتبط با جهان کودکی است. از طرفی در داستان به تفاوت بین لامپهای کممصرف و پرمصرف، شکل ظاهری آنها و ویژگیهایشان و مصرف بیهودهی برق اشاره میشود که از موارد آموزشی داستان است.
عنوان مجموعهی داستان که «خانهی کوتوله» نام دارد، واژهی مناسبی برای مخاطب داستان نیست و بار مسخره کردن در آن وجود دارد که برای کودک جنبهی آموزشی منفی دارد. دروغ گفتن تنگستن و تلاش برای اینکه خودش را به جای خورشید جا بزند از نکات منفی داستان است. از طرفی گلابی کال، تنگستن را پدر خودش خطاب میکند و نورا خانم میگوید: «تو زن و بچه داشتی و میخواستی با من عروسی کنی؟» این مورد، محتوایی بزرگسالانه محسوب میشود و متناسب با جهان کودکی نیست.
چکیده داستان
بابای شهروز لامپ جدیدی برای بهارخواب اتاق شهروز میبندد و لامپ بهمحض روشن شدن، لامپ ظریف کممصرفی را روی دیوار میبیند و شروع به حرف زدن با او میکند. لامپ جدید به نام تنگستنچی خودش را خورشید معرفی میکند و نورا خانم که تابهحال خورشید را ندیده، باور میکند. پنکهی قدیمی سعی میکند حقیقت را به دخترش نورا توضیح دهد. تنگستنچی از نورا خانم خواستگاری میکند و چرخگوشت قدیمی که فراموشی گرفته است، تنگستنچی را با پسرش اشتباه میگیرد و وارد مکالمه میشود و وقتی گلابی کوچولو را میبیند فکر میکند نوهاش است. بعد نورا خانم از اینکه تنگستنچی باوجود داشتن زن و بچه از او خواستگاری میکند عصبانی میشود. در همین اوضاع، مادر شهروز از راه میرسد و درحالیکه از روشن ماندن چراغها ناراحت است، چراغها را خاموش میکند و ماجرا تمام میشود.
کیفیت
تصاویر کتاب همچون داستان درونمایهی طنز دارند. تصاویر همگام با متن پیش میروند و اثری تأثیرگذار باهدف آموزش مصرف بهینهی برق خلق کردهاند. با آنکه متن بلند است اما تصویرگر اتفاقات مناسبی را برای به تصویر کشیدن انتخاب کردهاست.
طراحیها بدون اشکال هستند و اصول طراحی ازجمله تناسبات و پرسپکتیو بهدرستی رعایت شده است. تمامی شخصیتها جالب تصویر شدهاند. جانبخشی به اشیاء بهعنوان بخشی از شخصیتهای داستان بسیار باورپذیر صورت گرفتهاست. شخصیتها بسیار پرتحرک و با کنشهای آشنا ترسیمشدهاند و به مخاطب این امکان را میدهند تا در موقعیتهای مختلف با آنها همذاتپنداری کند. همچنین احساسات شخصیتها همچون ترس، خشم و… بهخوبی به بیننده انتقال دادهشده است.
تکنیک کامپیوتری است و مهارت تصویرگر در اجرای آن دیدهمیشود؛ اما در بعضی فریمها کنتراست تصاویر کمی دچار تغییر شدهاست. استفاده از پالت رنگی متنوع از نقاط مثبت تصاویر است.
فضاسازیها همراستا با داستان ترسیمشدهاند و استفاده از نماها و زاویه دیدهای متنوع، به هیجان تصاویر افزوده است.
فرصتهایی برای گفتگو
– نظر شما دربارهی لامپ کممصرف و پرمصرف چیست؟ آیا با ویژگیهای این دو لامپ آشنا هستید؟
– شما در طول روز چقدر از وسایل برقی استفاده میکنید؟
– آیا فکر میکنید میشود بعضی از وسایل برقی را حذف کرد و روش دیگری جایگزین کرد؟