این کتاب جلد هفتم از مجموعه‌ی جونی‌بی جونز است. داستان درباره‌ی ترس جونی‌بی از موجود خیالی زیر تختش است و درنهایت با تصمیمی که خودش می‌گیرد می‌تواند این بر این ترس غلبه کند. فضای داستان ساده و صمیمانه است و اغلب کودکان مخاطب آن می‌توانند با داستان ارتباط برقرار کنند. داستان از زبان جونی‌بی نوشته‌شده است که دختربچه‌ای در سن و سال گروه سنی پیشنهادی است. ترس جونی‌بی از موجودی خیالی که آن را واقعی تصور می‌کند، ترسی است که ممکن است برخی کودکان در گروه سنی پیشنهادی با آن درگیر باشند و راه‌حل‌هایی متفاوت برای غلبه بر این ترس وجود دارد. راه‌حلی که جونی‌بی خودش پیدا می‌کند، جنبه‌ای خلاقانه به داستان داده است و می‌تواند توجه کودکان را به این موضوع جلب کند. موقعیت داستان در فضایی کودکانه و در حال و هوای کودکان گروه سنی مخاطب داستان می‌گذرد، از همین رو برای اغلب کودکان در این سنین قابل‌درک خواهد بود. این داستان که از بخش‌های مختلفی تشکیل‌شده است، مخاطب آهسته‌آهسته با ترس جونی‌بی همراه می‌شود و موقعیت جونی‌بی را می‌تواند درک کرده و با او هم‌ذات‌پنداری داشته باشد و این مسئله می‌تواند باعث درک هرچه بهتر چنین موقعیت‌هایی که برخی کودکان با آن درگیر می‌شوند شود. از این داستان می‌توان در خانواده و همچنین کلاس‌های مهد و دبستان استفاده کرد و درباره‌ی روش‌های غلبه بر چنین ترس‌هایی با کودکان گفتگو کرد.

این کتاب جلد هفتم از مجموعه‌ی جونی‌بی جونز است. روزی در مدرسه یکی از همکلاسی‌های جونی‌بی جونز به جونی‌بی می‌گوید که همه زیر تختشان لولو دارند. جونی‌بی اول با همکلاسی‌اش مخالفت می‌کند، اما همکلاسی‌ جونی‌بی چیزهایی از قول برادر بزرگ‌ترش می‌گوید که جونی‌بی را می‌ترساند. جونی‌بی وقتی به خانه می‌رسد درباره‌ی این مسئله با مادربزرگ و مادر و پدرش حرف می‌زند، همگی آن‌ها سعی می‌کنند با دلایل منطقی و دید زدن زیر تخت جونی‌بی به او بفهمانند که اشتباه می‌کند و هیچ موجودی زیر تخت نیست. جونی‌بی بازهم می‌ترسد، شب از ترس خوابش نمی‌برد و فردای آن روز در مدرسه حسابی کسل است. این کشمکش در جونی‌بی ادامه پیدا می‌کند و دو-سه شب به‌خاطر آن بد می‌خوابد. پس‌ازآن روزی در مدرسه عکس‌هایی که عکاسی از بچه‌ها گرفته است بین بچه‌ها پخش می‌کنند، چهره‌ی جونی‌بی بسیار زشت و بد افتاده است. جونی‌بی از موضوع عکسش بسیار ناراحت می‌شود، اما وقتی به خانه‌شان برمی‌گردد، فکری به ذهنش می‌رسد که از این عکس‌های زشت و ترسناک استفاده‌ای کند. جونی‌بی عکس‌های خودش را به نظرش ترسناک و بد‌ هستند، زیر تخت خوابش پخش می‌کند تا هیولای زیر تخت از تصویر آن‌ها بترسد و ازآنجا فرار کند. در پایان جونی‌بی از تصمیمی که گرفته است بسیار خوشحال است و این تصمیم را به مادرش می‌گوید و هر دو باهم می‌خندند.

تصاویر کتاب فضای شاد و پرهیجان داستان را به‌خوبی به نمایش درآورده و به مخاطب منتقل می‌کنند. شخصیتی که در تصاویر از «جونی بی جونز» ارائه‌ شده‌است؛ شیرین، دوست‌داشتنی و درعین‌حال باورپذیر است و علاوه‌ بر آن‌که در راستای متن به نمایش کنش‌ها و شیطنت‌های وی پرداخته، معرفی صحیح و جذابی از شخصیت اصلی داستان در اختیار خواننده قرار‌می‌دهد. طنز جاری در متن را در تصویرها نیز می‌توان دنبال‌کرد. طراحی‌ها خوب و بدون اشکال هستند و چهره‌های به تصویر درآمده حالات و احساسات شخصیت‌های داستان را به درستی به‌نمایش گذارده‌اند. تصاویر در اغلب موارد دارای فضاسازی‌های خوبی هستند و معرفی درستی از موقعیت‌هایی که داستان در آن روایت می‌شود ارائه‌داده‌اند. تنوع در نماها و زاویه‌دیدها از دیگر نقاط مثبت تصاویر کتاب است. تصویر رنگی روی جلد با تصاویر سیاه‌وسفید داخل کتاب کنتراست خوبی ایجاد‌کرده و در جلب‌توجه مخاطب موفق ظاهرشده‌است. تنوع در اندازه و محل قرارگیری کادرها از نقاط مثبت صفحه‌آرایی کتاب است. کنتراست پایین برخی تصویرها، تا حدودی به اثر آسیب زده‌است. جنس کاغذ، کیفیت چاپ و صحافی کتاب خوب است.

- اگر یکی از دوستان شما از چیزهایی که به نظرتان واقعاً خیالی و غیرواقعی است بترسد، به او چه می‌گویید؟ - به نظر شما چه چیزهایی را می‌توانیم باور کنیم و چه چیزهایی را به‌راحتی نمی‌توانیم باور کنیم؟ - به نظر شما وسایل اتاقی که در آن می‌خوابیم، وقت شب و خوابیدن و در تاریکی چه تغییراتی می‌کنند؟