
ماجرای دختری نوجوان در مواجهه با جدا شدن والدینش، سفر او به سرزمین پدری و تجربهی آشنایی با خانوادهای بزرگتر همراه با اهمیت دوستی
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
داستان دربارهی دختربچهای است که به خاطر جدایی پدر و مادرش مجبور است تابستان را در کنار خانوادهی پدری خود بگذراند. درونمایهی داستان جایگاه خانواده و اهمیت حقیقت است. کتاب برای نوجوانانی که والدینشان در آستانهی جدایی هستند، مفید و تأثیرگذار است. پدر و مادر فنیلی والدینی حمایتگر هستند؛ آنها در نهایت موفق میشوند جایگاه خود را به عنوان پدر و مادری پررنگ و مسئولیتپذیر که در عین حال جدا از هم زندگی میکنند در کنار دخترشان تثبیت کنند. شخصیتهای داستان خاکستری هستند از این رو برای مخاطب باورپذییرند؛ آنها مثل همهی آدمهای دیگر اشتباه میکنندT میترسند، عصبانی میشوند، دروغ میگویند و در عینحال مثل همهی آدمهای دیگر مهربانند، پشیمان میشوند و سعی در جبران اشتباهات خود دارند. اهمیت و جایگاه خانواده در داستان بسیار پررنگ است. به ویژه معرفی خانوادهای گسترده از نقاط مثبت داستان است. تأکید بر چنین مفاهیمی؛ در شرایطی که ارتباط افراد با خانوادهی کوچک خود هر روز کمرنگتر میشود، بسیار پر اهمیت و حتی ضروری است. توانایی برقراری ارتباط، دوستی و در سطحی بالاتر شکلگیری اعتماد بین دخترعمهها، از فنیلی و دیگر کودکان داستان شخصیتهایی مثبت ارائه میدهد که رفتارهای مغرضانهی بزرگترها تأثیر چندانی بر تصمیمگیریهای درست آن ندارد. فنیلی شخصیت شجاعی دارد او با توجه به شنیدهها خود، افراد را قضاوت نمیکند و ثابت میکند که بزرگترها همیشه درست نمیگویند. فنیلی با پشتکار و شجاعت خود پرده از حقیقتی که سالها بر خانواده سایه افکنده بر میدارد و از سویی دیگر موفق میشود با کمک والدین و خانوادهاش با جدایی پدر و مادرش کنار آمده و دیگر در برابر درمان مقاومت نکند. او یاد میگیرد کمک پزشک، مشاور و افراد قابل اعتماد خود را در مواقع ضروری بپذیرد. فنیلی در نهایت در مییابد که داشتن خانوادهی بزرگی که او را دوست دارند و او نیز دوستشان دارد و پدر و مادری که در هر لحظه در کنارش هستند، نوعی از خوشبختی است.
خانوادهی هارت سالیان طولانی حقیقت آتش سوزی و مرگ خانوادهی تراورس که بر اثر بیاحتیاطی دختران جوان خانوادهی هارت و بیلی جوان بوده است، را مخفی کرده و برای کتمان این واقعیت سالها به بیلی که معتاد به الکل است باج میدهند. آنها به اشتباه و برای حمایت از خانواده و دختران خود حتی حاضر به طرد تنها پسرشان که دیگر تحمل کتمان حقیقت را ندارد، میشوند. مادربزرگ خانواده نگاهی متکبرانه نسبت به بقیهی افراد به ویژه خانوادهی بیلی دارد. او و پدربزرگ به اوری در ازای کتمان بیماری مادربزرگ از بقیهی افراد خانواده، قول حمایت تحصیلی در یک کالج خوب را میدهند. مطالعهی رمان برای نوجوانان بالای 13 سال پیشنهاد میشود.
چکیده داستان
والدین فینلی قصد دارند از هم جدا شوند. آنها تصمیم میگیرند تا فینلی، برای تعطیلات تابستان نزد والدین پدرش به عمارت هارت برود. فیتلی غمگین و تنهاست؛ از این رو به دنیای تخیلاتش پناه میبرد. او کنجکاو است تا بداند چرا آنها در تمام این مدت با خانوادهی پدرش ارتباطی نداشتهاند. فینلی موفق میشود رابطهی دوستانهای با دخترعمهها و پسرعمهاش برقرار کند. آنها در طول تابستان اتفاقات مهیج زیادی را با هم پشت سر میگذارند. فنیلی در نهایت پرده از رازی که بر خانوادهی هارت سایه افکنده و موجب جدایی پدرش از آنها شدهاست، بر میدارد.
کیفیت
تصویر روی جلد معرفی مناسبی از داستان در اختیار مخاطب قرار میدهد. تصویر عمارت بزرگ هارت که روی تپه واقع شده و دختر بچهای تنها که در فاصلهای از عمارت ایستاده را نشان میدهد که بهخوبی تداعی کنندهی شخصیت اصلی داستان، «فنیلی» است. رنگهای خاموش و جنگلی تاریک منعکس کنندهی فضای وهمآلود و رازگونهی داستان است. انتخاب کاغذ بالکی علاوه بر کارکرد محیط زیستی، به دلیل پایین بودن گرماژ این نوع از کاغذ با وجود پرتعداد بودن صفحههای کتاب، بر وزن کتاب نیافزوده و حمل و نقل و خواندن کتاب را آسان کردهاست و انتخابی مناسب برای این کتاب است.
فرصتهایی برای گفتگو
اگر مطمئن باشید، دانستن مسئلهای، کسی را که دوست دارید، ناراحت میکند. ترجیح میدهید حقیقت را بگویید یا با کتمان حقیقت مانع از ناراحتی او میشوید؟
ترجیح میدهید، حقیقتی که ناراحتتان میکند بشنوید یا دروغی که باعث خوشحالیتان میشود؟
اگر متوجه شوید که پدر یکی از دوستان صمیمی شما دزد است، رابطهی دوستی خود با او را قطع میکنید؟