داستان دربارهی صندلیای است که هرجای خانه میرود همه از او شاکی میشوند، تا اینکه میز او را صدا میزند. صندلی پشت میز میرود، جایش را پیدا میکند و خوشحال میشود. این داستان تخیلی از شیوهی جانبخشیدن به اشیاء استفاده کرده است. کودکان با استعارهی صندلی با کارکرد هر شیء و فرد آشنا میشوند و متوجه میشوند وقتی استعدادها و مهارتهایمان را به کار میبریم و نقشی در جهان پیدا میکنیم احساس رضایت بیشتری از زندگی داریم و برای خودمان، جهان و دیگران مفیدتریم. برخی کودکان با خواندن این داستان میتوانند حس و حال غمانگیز صندلی را درک کنند و با صندلی احساس همدردی کنند. زبان و لحن داستان برای اغلب کودکان گروه سنی پیشنهادی داستان قابلفهم است و موضوع آن میتواند باعث تقویت تخیل کودکان شود.همراهی والدین یا مربیان در زمان خواندن این داستان میتواند منجر به بحثهای جالبی بشود. از این داستان میتوان در خانواده و همچنین کلاسهای ادبیات مدارس استفاده کرد.
صندلیای سرگردان به دنبال جایش میگردد و هرجا که میرود همه از دست او شاکی میشوند. صندلی به حمام، دستشویی، آشپزخانه و جاهای مختلف سرک میکشد. صندلی به باغچه میرود و بین گلها قرار میگیرد اما گلها از اینکه صندلی سایه ایجاد میکند و نمیگذارد آفتاب به آنها بخورد شکایت میکنند. روزی میز، صندلی را صدا میکند و صندلی پیش میز میرود و جایش را پیدا میکند. دو کودک پشت میز مینشینند و شروع به نقاشی کشیدن میکنند.
تصاویر همگام با متن پیش میآیند و بین متن و تصویر ارتباط مناسبی برقرار است. شخصیتپردازی صندلی باورپذیر است. با توجه به نوع شخصیتپردازی انجام شده، کنش تصاویر محدود شدهاند. اما با وجود این محدودیت تصاویر توانسته اند حس و حال متن را با کمک کنش های ساده تصویری به مخاطب نشان دهند. در نیمه اول داستان تصویرگر تنها صندلی را تصویر کرده و از نمایش افراد دیگر خانواده که در فضاها و در متن حضور دارند، صرفنظر کردهاست، این موضوع باعث شده که موقعیت تنهایی صندلی در میان جمع خانواده برای مخاطب قابل مشاهده نباشد. در بیشتر تصاویر از پس زمینهی شاد و بافت رنگی استفاده شده است و رنگها از پویایی برخوردارند. تکنیک ارائه تصاویر در کل داستان روند هماهنگ و یکدستی را طی نمیکند و در برخی تصاویر اجرای ضعیفی دارد. در صفحات اولیه کتاب شیوهی استفاده از مداد رنگی باعث شده تصاویر خطخطی و شلوغ بهنظر آیند اما بهمرور و در صفحات بعدی رنگها از یکدستی و هماهنگی بیشتری برخوردارند. فضاسازیها بیشتر بهصورت پسزمینه بارنگ و طرح نشان دادهشدهاند و حضور عناصر تزئینی مانند گل و طرحهای تکرارشونده در بعضی از صفحهها، فضاسازی را شلوغ کرده است. تشابه رنگی صندلی با فضای پیرامونش در بعضی تصویرها، ممکن است تشخیص صندلی را برای مخاطب سخت کند. تصویرگری کتاب در حدود 15 سال پیش انجام شده است ولی باگذشت این مدت چندان کهنه یا قدیمی به نظر نمیرسند.
- میتوانی داستانی از زبان جامدادیات بگویی؟ یا شیء دیگری که از آن زیاد استفاده میکنی. - شما در چه کارهایی مهارت دارید و میتوانید بهترین نقشتان را ایفا کنید؟ - به نظر شما شناخت کارکرد هر چیز در زندگی چه اهمیتی دارد؟