این کتاب یکی از جلدهای «مجموعهی شکرستان و یک داستان دیگر» است. داستان دربارهی پیرمردی به نام میرزا سراج است که در اواخر عمر خود تصمیم میگیرد ثروت زیادش را بین سه پسرش تقسیم کند و بعد از آن بدون دغدغه و آسوده باشد. پسران میرزا به محض گرفتن پول و املاک او، پدر خود را فراموش کرده و به خانه خود راه نمیدهند. میرزا سراج صندوق گنجی در خرابهای خارج از شکرستان پیدا میکند و راهی به ذهناش میرسد تا درسی به پسران خود دهد. داستان دربارهی اهمیت خانواده و احترام به والدین است که در واقع همان ثروت واقعی افرادند. داستان «صندوق گنج» مانند داستانهای عامیانه ایرانی در فضایی فانتزی و اغراق شده و همراه با طنز بیان شده است. موضوع داستان یکی از مفاهیم پر رنگ در زندگی ایرانی است و همراه با نتیجهگیری داستان، دربارهی اهمیت خانواده و جایگاه آن به کودک آموزش میدهد. این آموزش برای کودکی که وارد فضای مدرسه شده و به تدریج در جمع دوستان قرار میگیرد و به دنبال شکلگیری هویت در این فضاست، یادآور فضای امنِ، قدرشناسی و بازگشت به خانه است. موضوع ارث و میراث و رفتار بدی که پسران بزرگسال با پدر پیر خود میکنند از جمله موارد جهان بزرگسالی است و چندان در جهان کودکی معنایی ندارد؛ زیرا کودکان به لطف و محبت و نگهداری و آغوش والدین محتاجاند و طرد وارد در دنیایشان پرمعنا نیست. بدهبستان محبت با مادیات در رابطهی پدر و پسرها از موارد منفی این رابطه شمرده میشود و مهر اصیل و بیتوقعی در میان نیست. البته داستانهای عامیانهی قدیمی برای همه نوع مخاطبی روایت میشدند و لزومأ برای کودکان نبودهاند. گفتگو با کودکان پس از خواندن این داستان میتواند به درک بیشتر آن و ارتباط دادن محتوا به جهان کودکی و موضوع قدرشناسی کمک کند.
میرزا سراج ثروت عظیمی دارد و اواخر عمرش تصمیم میگیرد ثروتش را بین سه پسرش تقسیم کند و بقیه عمرش هر هفته، به خانه یک پسر برود. اما به محض تقسیم ثروت، هر کدام از پسران سراغ زندگی خود میروند و او را به خانه خود راه نمیدهند. میرزا سراج که فهمیده پسرانش او را نمیخواهند از شکرستان میرود و در خرابهای نزدیک به شکرستان صندوقی پیدا میکند و همراه با آن به شکرستان بازمیگردد. پسرهای میرزا که فکر میکنند آن صندوق، صندوق گنج است، دوباره به او احترام میگذارند. تا اینکه میرزا سراج میمیرد و نامهای که برای پسران خود در صندوق گذاشته به دست آنان میرسد. میرزا به پسران خود میگوید که گنج واقعی همان نامه است.
این کتاب از مجموعه کتابهای 100 جلدی "شکرستان" و شامل یک داستان است. قصههای کتاب با قصههای انیمیشن "شکرستان" متفاوت است. شخصیتها برگرفته از تصاویر انیمیشن شکرستان هستند ولی در کنار متن تنها نقش تزئینی دارند و قدمی فراتر از آن برنداشتهاند. شخصیتها سادهاند. باآنکه این شخصیتها برای دوستداران انیمیشن شکرستان جذاباند اما در این کتاب خلاقیتی در نحوه ارائه آنها دیده نمیشود. ضعفهای طراحی و عدم رعایت تناسبات در آنها به چشم میخورد و کنش شخصیتها نیز در حالتهای مختلف ثابت ترسیمشدهاست. و تکرار عینبهعین شخصیتها در صفحههای مختلف از ضعفهای تصاویر به شمار میآید. عدم بهرهگیری از فضاسازیهای منسجم و ترکیببندیهای خلاق نیز از جذابیت تصاویر کاسته است.
- چرا پسران میرزا سراج او را به خانه خود راه نداند؟ - آیا تابهحال برای شما هم پیشآمده که فردی قدر زحمتی که شما برایشان کشیدید را نداند؟ رفتاد آنها چطور بود؟ احساس شما چطور بود؟ - منظور میرزا سراج از گنج واقعی چه بود؟