
برنامهریزی برای مسابقهی استعدادیابی در مدرسه، استخدام مربی و اسپانسر، شروط غیرمنطقی اسپانسر، اعتراض همه و پس گرفتن شروط، اجرای برنامه و برنده شدن مربی استعدادیابی

سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
این کتاب یکی از جلدهای مجموعهی «مدرسهی پرماجرا» است. داستان دربارهی یک برنامهی استعدادیابی در مدرسه است که یک کارخانهی سوسیس اسپانسر آن است. بچهها خودشان را برای اجرا آماده میکنند؛ اما در آخر جایزه به مربی استدادیابی میرسد و معلوم میشود معلم استعدادیابی و اسپانسر دستشان در یک کاسه است. داستان طنزآمیز و پر از لحظات غافلگیرکننده است و اتفاقات پیشآمده در مدرسه برای مخاطب آشنا، جذاب و شگفتانگیز است. در جایی از داستان شروط غیرمنطقی از جانب اسپانسر گذاشته میشود که با اعتراض همه، اسپانسر مجبور به حذف آنها میشود و از این طریق به مخاطب نشان داده میشود که میتوان امر غلط را نپذیرفت و با اعتراض، آن را از میان برداشت.
تبلیغات، اسپانسرهای مالی برای حمایت از مدرسه، سیاستهای رسانهای برای ساخت برنامههای تلویزیونی از محتواهای بزرگسالانهی داستان محسوب میشوند. کتاب برای سنین 7 تا 12 سال پیشنهاد شدهاست، اما برای سنین ۹ سال به بالا جذاب است، اگرچه در خلال روایت داستان عبارات نامناسبی مانند «مخش تاب برداشته»، «فکر کرده ما خلوچل هستیم» گفته میشود.
چکیده داستان
ای. جی. و تعدادی از همکلاسیهایش داخل زمین چمن مشغول بازی با بادکنکهای پرآباند و وقتی حسابی خیس شدهاند، متوجه میشوند مدیر مدرسه تمام مدت آنها را تماشا میکرده است. بچهها شروع به معذرتخواهی میکنند، اما آقای گراتز که از بازی آنها هیجانزده شده به آنها میگوید قصد دارد یک مسابقهی استعدادیابی راه بیندازد. مربی استعدادیابی خانم لین است که حرکات عجیب و هیجانانگیزی اجرا میکند. بچهها هرکدام تصمیم میگیرند کاری انجام دهند، ولی بعضیها فکر میکنند هیچ استعدادی ندارند. ای. جی. تصمیم میگیرد چند جوک تعریف کند، اما هیچکس به جوکهای او نمیخندد. کمی بعد آقای مدیر به بچهها خبر میدهد که برنامه به دلیل هزینههای بالا لغو شده است. وقتی بچهها ناامیدانه در حال ترک سالن هستند، خانم لین خبر میدهد که کارخانهی سوسیسسازی اسپانسر برنامه میشود و تلویزیون هم این برنامه را پخش میکند. معلمها هم داوطلب شرکت در برنامه میشوند؛ اما اسپانسر برنامه برای اینکه برنامه از تلویزیون پخش شود شرطهایی میگذارد؛ یکی این است که هر کس کارش را درست انجام ندهد او را داخل مخزن پر از کوسهماهی بیندازند یا طعمه آنها شود. همه بهشدت اعتراض میکنند و آقای مدیر میگوید اصلاً ما نیازی به پخش برنامه از تلویزیون نداریم و اسپانسر هم نمیخواهیم تا اینکه آنها شروط را حذف میکنند. ای. جی. هنوز در تمرینهایش موفق نیست و خانم لین به او میگوید باید روشش را تغییر دهد و از طنز مشاهدهای (استندآپ) استفاده کند. ای. جی. تمام شب فکر میکند، اما هیچچیز بامزهای به ذهنش نمیرسد و تصمیم میگیرد از مسابقه انصراف بدهد. او روز مسابقه خیلی زود به مدرسه میرود تا در کارهای پشتصحنه کمک کند. برنامه شروع میشود و آقای مدیر جایزهی بزرگ که استفاده از سوسیسهای نمونه به مدت یک سال است را معرفی میکند. بچهها و معلمها برنامههایشان را اجرا میکنند و تقریباً همه آنها اشارهای به سوسیسهای نمونه میکنند. بعد خانم لین اسم ای. جی. را اعلام میکند و همه دست میزنند. ای. جی. با تعجب و وحشت به خانم لین میگوید او انصراف داده چون هیچچیزی به ذهنش نرسیده، اما یادش رفته انصرافش را اعلام کند. خانم لین به ای.جی. قوت قلب میدهد و میگوید او هم بارها در چنین موقعیتی قرارگرفته ولی اجرایش را انجام داده و بازنده شده است ولی مهم نیست و به او اطمینان میدهد که میتواند همه را از خنده بکشد. ای. جی. روی صحنه میرود و شروع میکند به توضیحات خیلی معمولی دربارهی اینکه نباید الآن اینجا باشد و … ولی باکمال تعجب هر چه میگوید همه میخندند و او شجاعت بیشتری پیدا میکند و دربارهی سر بیموی آقای مدیر و موقعیتهای پیشآمده دیگر در مدرسه صحبت میکند و همه رودهبر میشوند. نوبت اعلام برنده میرسد. خانم لین برنده اعلام میشود و صدای اعتراض همه بلند میشود. خانم لین میگوید من در خیلی از مسابقهها شرکت کردم و همیشه بازنده شدم. اعتراض بهجایی نمیرسد و خانم لین با جایزهی بزرگ همراه آقای مدیر کارخانه سوسیس از در بیرون میروند و دیگر هیچکس او را نمیبیند.
کیفیت
تصاویر پویای این کتاب همچون داستانش، درونمایهی طنز دارند. با توجه به مصور بودن کتاب و حجم بالای اتفاقات موجود در داستان، تصاویر بازتابدهندهی تمامی رخدادها نیستند اما تصویرگر سعی بر آن داشته تا گزینشی درست از لحظههای مهم داستان داشتهباشد و حس لحظههای پرهیجان داستان را به مخاطب خود انتقال دهد.
شخصیتها ملموس و باورپذیرند، هرچند ایرادهای طراحی در آنها کمابیش به چشم میخورد. تغییر فرمها در تمامی تصاویر و حتی در دیگر کتابهای این مجموعه یکسان صورت گرفته و یکدستی در ظاهر شخصیتها بهدرستی حفظ شده است. کنشها بهدرستی نشان دادهشده و شکل ظاهری شخصیتها نیز کاملاً با خصوصیات معرفیشده در متن مطابقت دارند.
تکنیک سیاهوسفید تصویرگر لطمهای به تصاویر وارد نکردهاست. تصویرگر سعی کرده با استفاده از ارزش خطی و تنالیتههای مختلف، عمق و پرسپکتیو صحیح را در تصاویر نشان دهد.
فضاسازیها ساده و متناسب با داستان ترسیمشدهاند؛ اما زوایای دید محدود و ثابت هستند. گرافیک کتاب ساده است و اسامی و نوشتهها نیز ترجمهشده و در جای صحیح خود بدون صدمه زدن به تصاویر آورده شدهاند. طرح روی جلد کتاب رنگی است و کتاب را در نگاه اول برای مخاطب جذاب میکند.
فرصتهایی برای گفتگو
– آیا شما تابهحال مسابقهٔ هیجانانگیزی در مدرسه داشتهاید؟ نظر شما دربارهٔ این مسابقات چیست؟
– نظر شما دربارهٔ معلمها و مدیر مدرسهٔ الامنتری چیست؟
– به نظر شما رسیدن جایزه به خانم لین عادلانه بود؟