داستان دربارهی خواهر و برادری است که مشغول تماشای پرواز پرندهها هستند، برادر به خواهر میگوید اگر دوست دارد او هم یک پرنده سفید باشد، کافی است بالهایش را بازکرده و پرواز کند. با تبدیل خواهر به کبوتر، پسر غمگین میشود؛ اما غم خوردن و گریه کردن فایدهای ندارد و پسر برای پیدا کردن خواهرش با هفت کفش آهنین و هفت عصای آهنین راه میافتد. موضوع داستان دربارهی شجاعت است. پسر در راه خود مصمم است و از هیچچیزی باکی ندارد و همین شجاعت به او کمک میکند تا بتواند دخترانی که اسیر ملکهی سایهها هستند را نجات دهد و تبدیل به قهرمان داستان شود. داستان «ملکهی سایهها» از مجموعهی کودکانههای بامداد است. در این مجموعه داستانهای عامیانه به قلم احمد شاملو و توسط ضیاءالدین جاوید جمعآوریشده است. شاملو که سالها در زمینه ادبیات و زبان عامیانه تحقیق کرده، در این مجموعه، داستانهای منظوم و منثوری به سبک داستانهای کهن عامیانهی فارسی نوشته است. معمولاً در نوشتههای او نمادهای اجتماعی و فرهنگی بسیاری دیده میشوند که مخاطبان کودک و نوجوان میتوانند با همراهی بزرگترها آنها را کشف کنند به همین دلیل مطالعهی کتاب برای کودکان بزرگتر و نوجوانان پیشنهاد میشود.
داستان برادری که آرزو میکند خواهرش تبدیل به یک کبوتر سفید شود. با آرزوی او دختر تبدیل به کبوتری میشود و پرواز میکند. پسر که از رفتن خواهرش غمگین شده است، تصمیم میگیرد برای پیدا کردن او همهجا را بگردد. تا اینکه متوجه میشود خواهر در قلعهی ملکهی سایهها اسیرشده است. پسر با راهنماییهای خورشید شاه، موفق میشود خواهرش و تمام دختران قلعه را نجات دهد و ملکهی سایهها را نابود کند.
تصاویر این کتاب که دردهه 50 شمسی خلق شدهاند، با حالوهوای متن هماهنگاند و در زمان پیدایش، سبکی نوآورانه داشتهاند؛ نوع طراحیها با خطوط راست و شکسته و فرمهای هندسی آن از این جهت حائز اهمیت هستند. تصاویر با خطوط ظریف قلمفلزی و رنگهای لطیف آبرنگی اجرا شدهاند و تخیل موجود در متن را به شکلی نمادین نمایش میدهند. طراحی شخصیتها ساده و کنشها به علت سبک طراحی، عموماً خشک هستند. در برخی از تصاویر ایراداتی درطراحی پرسپکتیو دیدهمیشود، بهطوریکه دوری و نزدیکی اجسام را بهدرستی القا نمیکنند. چهرهها نیز عاری از هر گونه ابراز احساساتی هستند و در مواردی تصویرگر چندان به نشانههای مورد اشاره درمتن توجه نکردهاست ازجمله رنگسیاه لباس «خورشیدشاه». گرافیک زیبای کتاب در طراحی عنوان و کتابسازی، بر جذابیتهای آن افزودهاست، ولی آوردن ادامه یا قسمتی ازتصویر صفحه قبل در لبه صفحهها بدون دلیل خاصی صورت گرفته و بیشتر جنبه تزئینی دارند. کتاب حاضر نمونه قابل توجهی، برای آشنایی کودکان با یکی از کتابهای تصویری دهه 50 شمسی است.
-فکر میکنید چه چیزی به برادر کمک کرد تا بتواند خواهرش را نجات دهد؟ -به نظر شما کبوتر سفید در این داستان نماد چه مفهومی میتواند باشد و چرا این مفهوم به صورت نمادین در داستان بیان شده است؟