رابین کوچولوی گمشده

داستان درباره‌ی پرنده‌ی کوچکی است که از کوچ زمستانی پرندگان جا مانده و باید زمستان را در جنگل و به تنهایی بگذراند. خرگوش پیر، که با شنیدن صدای پرندگان به یاد روزهای جوانی می‌افتد و هر روز برای شنیدن صدای آواز و غذا دادن به آن‌ها به جنگل می‌رود، رابین کوچک را پیدا می‌کند و در طول زمستان هر روز برای او غذا می‌برد و پرنده‌ی کوچک هم برای او آواز می‌خواند؛ تا این‌که یک روز طوفان سختی رخ می‌دهد. داستان درباره‌ی دوستی است و پیام آن همدلی کردن با دیگران در زمان سختی است. خرگوش با کمک به رابین که از سایر پرندگان جدا افتاده، و با غذا بردن برای او آوازش را می‌شنود و حس سرخوشی و خوشحالی را تجربه می‌کند.
کودکان با ورود به مدرسه، به تدریج، گروه‌های دوستی بزرگ‌تری را تجربه می‌کنند و با تمایل به مستقل شدن از فضای خانه، مفهوم جدیدی از دوستی برایشان شکل می‌گیرد. داستان رابین کوچولوی گمشده، روایتی توصیفی از این فضا و شکل‌گیری دوستی است. پیشنهاد می‌شود کودکان کتاب را همراه با والدین یا مربیان بلندخوانی کنند تا امکان شکل‌گیری گفت‌وگو درباره‌ی مفهوم دوستی و دوست‌ داشتن وجود داشته باشد.