مجموعهی چهارجلدی «پتسون و فیندوس» داستانهای پیرمردی به نام پتسون و گربهی سخنگوی او فیندوس است. در این داستان پتسون تصمیم دارد برای گربهاش کیک تولد بپزد، اما چون آرد تمام شده باید با دوچرخه به فروشگاه برود. دوچرخه پنچر شده و پتسون برای پنچرگیری با مشکلاتی مواجه میشود که به کمک گربه آنها را یکی پس از دیگری پشت سر میگذارد. آمیختن طنز و تخیل با مجموعهای از اتفاقات واقعی از موارد جهان کودکی کتاب است. پتسون با مشکلاتی مواجه میشود که حلکردن هرکدام نیازمند چارهجویی برای چالش جدیدی است. وجود مجموعهی بههمپیوستهای از مسائل و راهحلیابی برای آنها از جذابیتهای روایتگری این داستان است. تولد، جشن و کیک و تهیه و تدارک دیدن آن برای کودکان موضوعی آشنا و دوستداشتنی است که از آن لذت میبرند. پتسون تنهاست، خانواده و دوستی ندارد و تمام وقتش را با گربهاش سپری میکند. داستان به خیال اصالت بخشیده است و قضاوت نادرست دیگران را ناشی از عدم درک واقعیت حاکم بر زندگی پتسون نشان میدهد؛ با این حال پرداختن به حرف و نظر همسایهها که پتسون را به خاطر حرفزدن با گربهاش دیوانه میدانند از دنیای بزرگسالان وارد داستان شده است.
داستان دربارهی پیرمردی به نام پتسون است که یک گربهی سخنگو به نام فیندوس دارد. پتسون همیشه سالی سه بار برای فیندوس کیک تولد میپزد و جشن میگیرند. در این داستان وقتی پتسون میخواهد مواد اولیهی کیک را آماده کند متوجه میشود که آرد تمام شده است. تصمیم میگیرد با دوچرخه به مغازه برود و آرد بخرد که با دوچرخهی پنچر مواجه میشود. برای پنچرگیری دوچرخه باید به انبار برود اما کلید انبار به دلیل نامعلومی ته چاه افتاده است. برای برداشتن کلید از ته چاه نیاز به چوبی بلند دارد. پتسون به خاطر میآورد که چوب ماهیگیریای در اتاق زیرشیروانی کارگاه نجاری هست که برای رسیدن به آن باید از نردبان استفاده کند. نردبان پشت انبار هیزم و توی مزرعهی همسایه است. گاو نر بداخلاق همسایه، سرش را روی نردبان گذاشته و خوابیده است. پتسون فکر میکند و راهی برای دور کردن گاو از نردبان پیدا میکند: پردهی آشپزخانه را که گلهای زرد و قرمز دارد به دم فیندوس میبندد، به کمک گرامافون گاو را بیدار میکند و بعد فیندوس شروع به دویدن میکند تا گاو را دنبال خودش بکشد. توجه گاو به پرده جذب میشود و پتسون از همین فرصت استفاده کرده و نردبان را برمیدارد. با وجود نردبان بقیهی کارها انجام میشود و پتسون و فیندوس موفق میشوند دوباره جشن تولد بگیرند و از خوردن کیک لذت ببرند.
این کتاب شامل داستانی جالب و پرهیجان در مورد ماجراجوییهای پیرمردی بنام "پتسون" و گربهاش "فیندوس" است. ازآنجاییکه نویسنده و تصویرگر این کتاب یک نفر است، تصاویر همچون متن روایتگرند و جزءبهجزء داستان را با جزئیات به تصویر کشیدهاند. تصاویر سیال و پرتحرک و مملو از عناصر بصری چشمنواز هستند و تصویرگر بهخوبی توانسته گوشهای از زیباییهای طبیعی کشور سوئد را به تصویر بکشد. توجه به جزئیات و ریزهکاریها در تمامی پلانها این امکان را به مخاطب میدهد تا در لابهلای تصاویر به جستجو و کشفیاتی تازه بپردازد. شخصیتها ملموس و پرکنش خلقشدهاند و مشخصات ظاهری آنها کاملاً با توصیفات موجود در متن مطابقت دارد. فیندوس تنها شخصیت حیوانی است که حرکاتی انسان نمایانه دارد، بر روی دوپا راه میرود و پوششی انسانی دارد. بهرهگیری تصویرگر از پالت رنگی گسترده و استفاده از رنگهای شاد و درخشان، تصاویر را برای مخاطب خود جذاب کرده است. از دیگر نکات مثبت تصاویر میتوان به نماهای تازه و غیرتکراری در کنار زوایای دید متنوع اشاره کرد. تصویرگر بر طراحی و تکنیک تسلط کامل دارد و به دلیل وجود ترکیببندیهای متنوع در تصاویر، خواننده از طولانی بودن متن خسته نمیشود. در بعضی فریمها به علت برش نامناسب صفحهها بعد از چاپ، متن درجای نامناسبی قرارگرفته و بیشازحد به لبه بالای کتاب نزدیک شدهاست. همچنین در یک فریم به دلیل چیدمان نامناسب متن در صفحه، ترتیب خوانش داستان بههمریخته است. اندازه فونت انتخابی نیز با توجه به قطع کتاب ریز است و تکخوانی را برای مخاطب نوخوان، سخت میکند.
- آیا تابهحال تجربهای شبیه روایت این داستان داشتهاید که برای انجام کاری، با مشکلات سلسلهواری مواجه شوید؟ در چنین موقعیتهایی چه میکنید؟ - اگر شما جای مردم دهکده بودید و پتسون را در حال حرف زدن با گربهاش میدیدید چه فکری در موردش میکردید؟ - میان همسایگان یا آشنایان فردی را میشناسید که تنها زندگی کند؟ میتوانید با بردن یک کیک تولد او را خوشحال کنید!