
انیمهای درام دربارهی زندگی دو خواهر بعد از فوت والدینشان، فداکاری و حمایت از یکدیگر برای زندگی بهتر و اولین رویارویی با عشق همراه با ازخودگذشتگی
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
انیمیشن سینمایی آسمانِ آبیِ او دربارهی آکانه و آئویی دو خواهر است که بعد از فوت پدر و مادرشان با یکدیگر زندگی میکنند. آکانه در نوجوانی تصمیم به مهاجرت به توکیو با دوستپسرش شینوسوکه میگیرد، اما بعد از مرگ والدین و برای نگهداری از خواهرش از این تصمیم منصرف میشود. بعد از گذشت سیزده سال آئویی که حالا نوازندهی مبتدی گیتار است با روح شینوسوکه ملقب به شینو آشنا میشود و برای اولین بار عشق را تجربه میکند. آکانه با مسئولیتپذیری و مراقبت از خواهر کوچکترش تجربهای شبیه به والدگری را لمس میکند؛ او تلاش میکند تا در نبود والدینشان به بهترین شکل از خواهرش مراقبت کند. با رسیدن آئویی به سن نوجوانی نیاز به استقلال در او بیشتر میشود و برای کمک به خواهرش و کم کردن مسئولیتهای او تصمیم به مهاجرت به توکیو میگیرد. نوجوانان با مشاهدهی فیلم با موضوعاتی مانند مسئولیتپذیری، فداکای، از خودگذشتگی، شناخت و مدیریت احساسات و همینطور همدلی آشنا میشوند.
در فیلم موقعیتهای ترس و خشونت وجود دارد؛ حضور ناگهانی روح شینو در خانه قدیمی، آئویی و دوستش را میترساند. آکانه در زمان زلزله در غاری محبوس میشود. در بعضی از موقعیتهای فیلم شخصیتها در زمان بحث کردن با یکدیگر از برخورد فیزیکی و توهین کلامی استفاده میکنند. همچنین در فیلم از عباراتی مانند من احمقم، من بهدردنخور هستم استفاده میشود.
تماشای فیلم برای کودکان زیر 13 سال توصیه نمیشود. برای کودکان بین 13 تا 15 سال نیز با همراهی والدین توصیه میشود تا در صورت نیاز امکان گفتوگو با والدین داشته باشند.
چکیده داستان
آئویی دانشآموزی دبیرستانی و نوازندهی گیتار است، او همراه خواهر بزرگترش، آکانه، زندگی میکند. پدر و مادر آنها سیزده سال پیش در تصادفی میمیرند و آکانه برای مراقبت از آئویی از رفتن به توکیو به همراه دوستپسرش، منصرف میشود. آئویی میخواهد پس از فارغالتحصیلی به توکیو برود تا بار مسئولیت زندگی را از دوش خواهرش بردارد و با الهام از دوستپسر سابق آکانه، شینوسوکه، حرفهی موسیقی را دنبال کند. آئویی برای اجرای جشنوارهی موسیقی بهعنوان نوازندهی مهمان دعوت میشود. در همین زمان، شینوسوکه پس از مدتها دوری، به شهر بازمیگردد. سپس شینو به طرز مرموزی ظاهر میشود که درواقع روح شینوسوکه در سیزده سال پیش است که در زمان سفرکرده است و آئویی در مواجهه با او برای اولین بار عشق را تجربه میکند. آئویی به شینو دلبسته میشود، اما برای خوشحالی آکانه تصمیم میگیرد تا شینوسوکه را با آکانه آشنا کند تا خواهرش عشق قدیمی خود را بازیابد و بدین ترتیب آئویی میتواند زحمات آکانه را جبران کند.
فرصتهایی برای گفتگو
اگر بتوانید با گذشته و یا آیندهی خود روبهرو شوید چه صحبتی با خودتان میکنید؟
به نظر شما چرا شینوسوکه با وجود نزدیک شدن به هدفی که دارد، همچنان خود را موفق نمی داند؟