این فیلم یک انیمیشن کامپیوتری سهبعدی و سومین قسمت از سری اسمورفهاست که با اقتباس از مجموعه کتابهای کمیک اسمورفها، نوشتهی پیو ساخته شده است. داستان دربارهی یک اسمورف دختر به نام اسمورفیت است که در دهکدهای که همهی ساکنین آن اسمورفهای پسرند، زندگی میکند. او توسط یک جادوگر بدذات به نام گارگامل ساخته شده تا او را به اهداف خرابکارانهاش در دهکدهی اسمورفها برساند. اسمورفیت در این دهکده احساس غریبی میکند و همیشه از اینکه نمیداند برای چه کاری ساخته شده کلافه است؛ تا اینکه یک روز روی نقشه مسیری پیدا میکند که به دهکدهی گمشدهی اسمورفها میرسد. اسمورفیت با شجاعت و جسارتی که دارد تصمیم میگیرد دهکدهی گمشده را پیدا کند. در این مسیر، دوستانش نیز با او همراه میشوند و با همکاری و شجاعت و پشتکارشان، سرانجام به دهکده میرسند. ساکنین این دهکده همه اسمورفهای دخترند. استقلال شخصیت و جسارت اسمورفیت، ارتباط خوب و حمایتگرانهی اسمورفها با هم، شناخت پیدا کردن اسمورفهای دختر و پسر از هم و دست برداشتن از دستهبندی جنسیتی و تلاش مشترک برای شکست دادن گارگامل، از پیامهای روشن فیلماند. در فیلم صحنههای خشن و ترسناک متعددی وجود دارد؛ تعقیب و گریز و زدوخورد فراوان است، گارگامل بدجنس و ترسناک است و رفتارهای خشنی دارد. عدم تعلق اسمورفیت به دهکده و فدا کردن جانش برای نجات دیگران، موضوع معناداری در دنیای کودکان نیست و میتواند برای کودکان کوچکتر اضطرابآور و سنگین باشد. تماشای این فیلم برای کودکان کوچکتر از ۶ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان ۶ تا ۸ سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که فیلم را همراه والدین تماشا کنند تا هم احساس امنیت کنند و هم فرصت گفتگو دربارهی ترسها و نگرانیهایشان فراهم شود.
زندگی در دهکدهی اسمورفها بسیار آرام و زیبا است، همهی آنها، از اسمورف باهوش، برِینی، گرفته تا اسمورف عجیب و دوستداشتنی، کِلامزی و اسمورف قدرتمند، هِفتی، زیر نظر رئیس دهکده یعنی پاپا اسمورف زندگی میکنند. همهی ساکنین این دهکده پسرند اما یک استثنا در بین این اسمورفها به نام اسمورفیت وجود دارد که دختر است (در نسخهی دوبله نام او به گلنمک تغییر کرده است). اسمورفیت توسط جادوگری به نام گارگامل ساخته شده تا دهکدهی اسمورفها را نابود کند. یک روز در حالی که اسمورفها به همراه اسمورفیت در حال گردش در جنگلاند، اسمورفیت بهطور اتفاقی متوجه راهی مرموز بر روی نقشه میشود که احتمالاً آنها را به محل دهکدهی گمشدهی اسمورفها میرساند. گارگامل بدجنس نیز که از امکان وجود چنین مکانی باخبر میشود، سعی میکند قبل از اسمورفها آنجا را پیدا کند تا اهداف خرابکارانهی خود را در آنجا پیاده کند. حال وظیفهی اسمورفهاست تا جلوی گارگامل را بگیرند و قبل از او به دهکده برسند.
کدام یک از اسمورفها به نظر شما جالبتر است؟ چه ویژگیها یا رفتارهایی دارد که از او خوشتان میآید؟ به نظر شما دخترها و پسرها میتوانند با هم دوست باشند و در کنار هم بازی و فعالیت کنند؟ یا همیشه باید با هم کلکل داشته باشند؟ اگر جای اسمورفیت بودید، وقتی گارگامل به رودخانه افتاد به او کمک میکردید؟ در آن شرایط طرف کدام اسمورف را میگرفتید؟