
فیلمی انیمیشنی و ماجراجویانه دربارهی سفر یک دختربچه به دنیای خیالی خود و تلاش برای واقعیت بخشیدن به آن به کمک خانواده و دوستان
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
«پارک عجایب» انیمیشنی کامپیوتری با الهام از داستان آلیس در سرزمین عجایب و در مورد یک دخترکوچولوی خیالپرداز به نام جون است. جون کنجکاو و خلاق است و به کمک دوستانش تلاش میکند تخیلات خود را به واقعیت تبدیل کند ولی تلاشهای اولیهی او حاصلی جز خسارت و خرابکاری ندارد. با این حال، والدین مهربان او همچنان از او حمایت میکنند تا مدل کوچکی از شهربازی شگفتانگیز خود را در خانه بسازد. جدایی موقتی مادر از او چنان باعث سردرگمی او میشود که همهی وسایلش را جمع میکند و تخیلات کودکانهاش را به فراموشی میسپارد. اما با ورود غیرمنتظره به سرزمین عجایب و مواجهه با شگفتیهای دنیای خیالیاش، به جبران اشتباهات گذشته مصمم میشود. او به کمک دوستان فانتزیاش در پارک عجایب تواناییهای درونی خود را باور میکند. حضور مادر و پدر جون برای بازی و حمایت از او خانوادهای گرم و صمیمی را به تصویر کشیده است اما او باید خودش بهتنهایی با مشکلات و خطرات سرزمین عجایب روبهرو شود.
صحنههای خشن و ترسناک متعددی در فیلم وجود دارد. جون و دوستانش بارها در خطر قرار میگیرند، دچار حادثه میشوند، به هوا پرتاب میشوند و یا از ارتفاع سقوط میکنند. حوادث مرتبط با اسباببازیهای شهربازی و حملهی لشگری از عروسکهای میمونی با شمشیر و نیزه به آنها ممکن است برای کوچکترها مضطربکننده باشد. در طول فیلم، بارها به نظر میرسد کار عروسکها تمام است اما دوباره حادثهی تازهای پیش میآید. به علاوه، بیماری مادر و جدایی موقتی از او برای جون بسیار سخت است. حیوانات پارک از عبارتهای توهینآمیز و خلاقانه و گاه با اشارههای بزرگسالانه استفاده میکنند. گفتگوهای معناداری میان شخصیتها رد و بدل میشود و برای جلب توجه و ابراز عشق به هم تلاش میکنند. تماشای فیلم برای کودکان کوچکتر از ۸ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان ۸ تا ۱۰ سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که فیلم را همراه والدین تماشا کنند تا فرصت گفتگو دربارهی موارد خشن و ترسناک آن را داشته باشند.
چکیده داستان
جون، دخترک خلاق، تلاش میکند به کمک دوستانش شهربازی تخیلی خود به نام سرزمین عجایب را در دنیای واقعی بسازد و حوادث فاجعهباری ایجاد میکند. او ناامید نمیشود و با حمایت مادرش ساختن شهربازی را در مقیاس کوچک در خانهشان ادامه میدهد. وقتی مادر جون ناچار است به خاطر بیماری از او جدا شود، جون شهربازی را جمع میکند و نقشهی آن را میسوزاند. تکهای از نقشه او را به سرزمین عجایب بین درختان جنگل هدایت میکند، اما آنجا حالا دیگر آنطور که او تصور کرده بود، نیست. ابرهایی تاریک و ارتشی از عروسکها در حال نابودی شهربازی هستند. تنها خود جون که شهربازی را ساخته، میتواند آن را نجات دهد.
فرصتهایی برای گفتگو
با تماشای این فیلم به یاد کدام داستان مشهور میافتید؟
تا به حال سعیکردهاید تخیلات خود را در واقعیت بسازید؟ دوست دارید آنها را نقاشی کنید؟
چه بخشهایی از فیلم برای شما ناراحتکننده یا ترسناک بود؟