این فیلم که یک انیمیشن کامپیوتری سهبعدی است، داستان پیرمردی به نام کارل و پسربچهای به نام راسل را روایت میکند. کارل که بعد از مرگ همسرش تصمیم گرفته رؤیایی را که او و همسرش از کودکی داشتهاند محقق کند، با به پرواز درآوردن خانهاش، سفری ماجراجویانه را آغاز میکند تا قهرمان کودکیشان را در منطقهای معروف به پارادایس در آمریکای جنوبی ببیند. در مسیر سفرش متوجه میشود که پسربچهای به نام راسل هم با او همراه شده است. آنها در این سفر ماجراهای زیادی را تجربه میکنند و دوستانی پیدا میکنند. راسل کودکی خرابکار و کنجکاو است که با همسفر شدن با کارل او را به یاد گذشتهاش میاندازد. او عاشق ماجراجویی است و به حیوانات اهمیت فراوانی میدهد. رابطهی کارل و راسل که از جنس رابطهی پدربزرگها و نوهها است، برای کودکان همذاتپندارانه و شیرین است. کارل و راسل در طول داستان دوستان خوبی برای یکدیگر میشوند و یاد میگیرند مسئولیتپذیر باشند و به طبیعت اطرافشان اهمیت بدهند. همچنین، کودکان با تماشای این انیمیشن به ماجراجویی، کار گروهی و خلاقیت ترغیب میشوند. این فیلم صحنههای خشن و ترسناک زیادی دارد؛ از جمله صحنههای تعقیب گریز فراوان توسط سگها، آتش گرفتن خانهی کارل و خطر برخورد صاعقه با آنجا. تماشای این فیلم برای کودکان زیر ۷ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان ۷ تا ۹ سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که فیلم را با همراهی والدین تماشا کنند تا هم احساس امنیت کنند و هم فرصت گفتگو دربارهی ترسها و نگرانیهایشان را داشته باشند.
کارل فردریکسن در ۷۰ سالگی و بعد از مرگ همسرش الی، تصمیم میگیرد رؤیایی را که او و همسرش از کودکی داشتهاند، برآورده کند و به آبشار پارادایس در آمریکای جنوبی برود؛ قهرمان کودکیشان، چارلز مانتز کاشف گفته بود که آنجا زیباترین مکان در جهان است. کارل هزاران بادکنک هلیومی را به خانهاش وصل میکند و به آسمان میرود. او در مسیر سفرش متوجه میشود که پسربچهای به نام راسل در پاگرد خانهاش قایم شده و با او به آسمانها آمده است. آنها در این سفر با پرندهای کمیاب به نام کوین و سگی به نام داگ همراه میشوند. وقتی بالاخره کارل به پارادایس میرسد و قهرمان کودکیاش را میبیند، متوجه میشود که او اصلاً شبیه کسی که تصور میکرده نیست؛ مانتز به جای آنکه عاشق آبشار پاردایس باشد، عاشق شکار پرندهای کمیاب است که در آنجا زندگی میکند.
نظر شما دربارهی رابطهی کارل و راسل چیست؟ آنها چه چیزهایی از هم یاد گرفتند؟ رابطهی آنها شما را به یاد رابطهای در زندگی خودتان میاندازد؟ شما چه ماجراجوییهایی در ذهنتان دارید که دوست دارید آنها را تجربه کنید؟ برای تجربه کردنشان چه چیزهایی نیاز دارید؟ صحنههای ترسناک فیلم چقدر برای شما ترسناک بودند؟ به نظرتان وجود این صحنهها در فیلم ضرورت داشتند؟