این انیمیشن موزیکال که به صورت کامپیوتری و سهبعدی ساخته شده، دربارهی دختر جوانی به نام فیلیسی است که رؤیای بالرین شدن دارد. او به همراه دوستش ویکتور که آرزو دارد مخترع بزرگی شود، به سختی از یتیمخانه فرار میکنند و به پاریس میروند تا به آرزوهایشان برسند. فیلیسی میتواند با هویت جعلی دختری به نام کامیل خود را به اپرای پاریس برساند و با کمک زنی به نام اودت تبدیل به بالرینی بزرگ شود. در طول فیلم فیلیسی و ویکتور میفهمند حتی با وجود استعداد نیز نیاز به تمرینهای زیادی برای رسیدن به اهدافشان دارند. آنها متوجه میشوند فقط با وفاداری به یکدیگر و تحسین موفقیتهای هم است که میتوانند دوستانی واقعی باشند و باعث پیشرفت یکدیگر شوند. کامیل، دختر بدجنس صاحبخانهی اودت و فیلیسی هم در پایان داستان میفهمد که لازم نیست فقط به حرفهای مادرش گوش کند و او هم میتواند رؤیاها و دوستان خودش را داشته باشد. فیلم چند صحنهی خشن و ترسناک دارد؛ چهرهی ترسناک صاحب یتیمخانه که میخواهد جلوی فرار فیلیسی و ویکتور را بگیرد و صحنهی تعقیب و گریز آنها و تماشای صحنهای که زن صاحبخانهی بدجنس قصد از بین بردن فیلیسی را دارد ممکن است باعث ناراحتی و ترس کودکان کوچکتر شود. در نسخهی اصلی فیلم چند صحنهی نوشیدن مشروبات الکلی دیده میشود که عموم آنها در نسخهی دوبله حذف شدهاند. تماشای این فیلم برای کودکان زیر ۷ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان ۷ تا ۹ سال نیز در صورتی پیشنهاد میشود که فیلم را همراه والدین تماشا کنند تا فرصت گفتوگو در مورد موضوعات داستان را داشته باشند.
داستان دربارهی دختر جوانی به نام فیلیسی است که میخواهد بالرین شود. او تصمیم میگیرد همراه دوستش، ویکتور، که در آرزوی مخترع شدن است، از یتیمخانه فرار کنند و به پاریس بروند. طی اتفاقاتی فیلیسی با زنی به نام اودت که سابقاً بالرین معروفی بوده، اما مجروح شده و حالا خدمتکار خانوادهی ثروتمندی است، آشنا میشود و از او شیوهی درست انجام رقص باله را یاد میگیرد. او تصمیم میگیرد با هویت دختر بدجنس صاحبخانه وارد مدرسهی رقص اپرای پاریس شود، اما پس از مدتی راز او برملا میشود. چون او در این مدت تمرین زیادی برای بالرین حرفهای بودن کرده، معلمش به او شانسی دوباره برای گرفتن نقشی در نمایش مهمی در اپرا میدهد. ویکتور نیز بالاخره میتواند دستیار گوستاو ایفل، سازندهی برج ایفل شود و اولین قدمش برای مخترع شدن را بردارد.
به نظر شما چه چیزی باعث شده بود فیلیسی بالرین بهتری نسبت به کامیل باشد که تمرینات فراوانی داشت؟ به نظرتان برای حرفهای شدن در هر زمینهای، تنها استعداد داشتن کافی است؟ فیلیسی و ویکتور چه خصوصیتهایی در دوستی و کار داشتند که آنها را از دیگران متمایز میکرد و به تحقق رؤیاهایشان نزدیک میکرد؟