بوبو قهرمان کوچک

بوبو به خطر کردن و ماجراجویی علاقمند است. او به دلیل قدرت‌های فرا زمینی‌اش نسبت به مردم و جامعه احساس مسئولیت می‌کند و گاهی ویزو و سایر دوستانش را نادیده می‌گیرد به همین دلیل، دوستانش از او ناراحت می‌شوند و بوبو تنهایی را تجربه می‌کند. تا اینکه گروه نیزه، دوستش ویزو را اسیر می‌کنند. در این زمان دوستان بوبو، با او همدلی کرده و برای نجات ویزو با یکدیگر متحد می‌شوند و با گروه نیزه مبارزه می‌کنند. آن‌ها که همیشه در مبارزه‌های خود پیروزی را تجربه کرده‌اند، در مقابله با گروه نیزه، بارها شکست می‌خورند، اما در نهایت قدرت دوستی و تلاش برای حمایت از دوستان، سبب می‌‌شود با استفاده از دانایی و مهارت خود، کاپیتان و گروه نیزه را شکست دهند. بوبو و دوستانش با نجات ویزو و نجات کهکشان، پیروزی را تجربه می‌کنند.

بوبو بارها در قرارهایی که با دوستانش داشته، بدقولی می‌کند و به همین دلیل آن‌ها بوبو را سرزنش می‌کنند. استاد با بوبو صحبت می‌کند و به او می‌آموزد که باید اشتباهاتش را بپذیرد و با عذرخواهی از دوستانش، تلاش کند تا اشتباهاتش را جبران کند. با دزدیده شدن ویزو، بوبو و دوستانش برای نجات او سفری ماجراجویانه را آغاز می‌کنند. در این سفر آن‌ها با موقعیت‌های بحرانی مختلفی مواجه می‌شوند و هر بار با تصمیم‌گیری بر مبنای دانایی و استفاده از قدرت کارگروهی، موفق می‌شوند از آن عبور کنند. بوبو نسبت به ویزو احساس مسئولیت می‌کند و زمانی که ویزو به خطر می‌افتد بارها جان خود را برای نجات او به خطر می‌اندازد. او به خاطر داشتن قدرت‌های فرازمینی زمانی که تهدیدی برای جامعه و مردم شهرش وجود داشته باشد، برای از بین بردن آن و بازگرداندن آرامش به شهر تلاش می‌کند. دوستان بوبو، زمانی که او در موقعیتی بحرانی است، با استفاده از مهارت‌ها و توانایی‌های خود، به او کمک می‌کنند. ربات باستانی، زمانی که دوستی و محبت ویزو، بوبو و دوستانش را می‌بیند، قدرت خود را به ویزو منتقل می‌کند تا بتوانند در مقابل کاپیتان و گروه نیزه مبارزه کنند.

سبزک موجودی فضایی است که به یکی از اعضای گروه نیزه علاقمند شده است و برای او قلب می‌فرستد. استاد علاقه‌ی بسیاری به سلفی گرفتن دارد و در موقعیت‌های خطرناک نیز سلفی گرفتن را فراموش نمی‌کند. بوبو به خاطر قدرتی که دارد در برابر جامعه و برای نجات مردم از دست تبهکاران، احساس مسئولیت می‌کند و برای نجات دیگران، از برنامه‌ای که برای اردو دارد، منصرف می‌شود. موضوعاتی مانند تلاش برای نجات مردم و سرزمین از شر بیگانگان، در دنیای کودکان معنادار نیستند.

در فیلم از کلمات و عبارات توهین‌آمیز استفاده شده است: مزخرفات، دخلشو بیار، خجالت نمی‌کشی از یه بچه شکست می‌خوری؟ کاپیتان، رهبر گروه نیز با لحنی تحقیرآمیز درباره قدرتِ کم بوبو و دوستانش حرف می‌زند. در یکی از موقعیت‌ها نیز گربه بوبو را به خاطر از دست دادن ویزو مورد تمسخر قرار می‌دهد.

تماشای فیلم ممکن است کودکان و نوجوانان را به مطالعه درباره‌ی فضاپیماها، کرم‌چاله‌ و همچنین کهکشان‌ و موضوعات مربوط به فضا، ترغیب کند.

در فیلم برخی از شخصیت‌های زن حجاب دارند و تماشای فیلم ممکن است کودکان و نوجوانان را به مطالعه‌ی بیش‌تر درباره نقش دین در فرهنگ ترغیب کند.

پلیس‌ها، دزدهای سریالیِ خشک‌شویی را تعقیب می‌کنند و در این تعقیب و گریز به خانه‌ها و فروشگاه‌های بسیاری آسیب می‌رسد، همچنین موقعیت‌هایی از تصادف ما‌شین‌ها و به خطر افتادن جان مردم شهر وجود دارد. ربات‌ها و موجوداتی از فضا برای پیدا کردن گوی قدرت به زمین می‌آیند و ویزو را اسیر می‌کنند تا با استفاده از ردیابی سیگنال‌های او بتوانند مکان ربات باستانی را پیدا کنند. بوبو برای نجات ویزو با موجودات فضایی مبارزه می‌کند، اما قدرتش برای شکست دادن او کافی نیست و در حالی‌که بیهوش شده به زمین می‌افتد. کاپیتان در مبارزه با بوبو و دوستانش، گردابی فضایی درست می‌کند که تمام دوستان بوبو و موجودات و خانه‌های زمین را به سمت خود می‌کشد. گروه کاپیتان یک ربات که شبیه به ماهی مرکب است را به دریا می‌اندازند که سبزک، پرو، بوبو و دوستانش را تعقیب می‌کند و آن‌ها را می‌ترساند. بوبو و دوستش با پرتاب صاعقه‌ی آتشین و میخ‌های لیزری، با رباتی فضایی مبارزه می‌کنند. استاد، کوپال را که حسابی ترسیده، به سمت ماهی مرکب پرتاب می‌کند و از او می‌خواهد با استفاده از هوش خود راهی برای نابود کردن ماهی پیدا کند. در جزیره‌ی شناور، ریشه‌های درختان متحرک هستند و کوپال را اسیر می‌کنند و او از دوستانش درخواست کمک می‌کند، اما استاد به بچه‌ها می‌گوید که نباید فریب حرف‌های کوپال را بخورند و بهتر است به راه خود ادامه دهند. استاد به کوپال که از او ناراحت است، پول می‌دهد تا دیگر ناراحت نباشد. کوپال نمی‌تواند مانند دوستانش از روی دره بپرد و به غار برسد، اما دوستانش به ترس او توجه نمی‌کنند. در همین زمان، گل آدم‌خوار به او حمله می‌کند و ممکن است او را بخورد. گروه نیزه به بوبو و دوستانش حمله می‌کنند و موقعیت‌هایی از پرتاب لیزر و گوی آتشین در آن وجود دارد. استاد با استفاده از قدرت یک دایناسور که او را رام کرده، سبزک و پرو را تهدید می‌کند تا با او همکاری کنند. بوبو و دوستانش تلاش می‌کنند گروه نیزه را از بین ببرند، اما یکی از اعضای گروه با شلیک گلوله، سپر دفاعی آن‌ها را از بین ‌می‌برد و جان آن‌ها را به خطر می‌اندازد. کاپیتان با استفاده از پتک و قدرت دورنمایی به بوبو حمله می‌کند و بارها به او ضربه می‌زند. ویزو در مقابل چشم دوستانش با حمله‌ی کاپیتان نابود می‌شود و کاپیتان از اینکه بوبو گریه می‌کند، او را مورد تمسخر قرار می‌دهد. در مبارزه‌ی بوبو و دوستانش با گروه نیزه، موقعیت‌های بسیاری از سلاح‌های لیزری وجود دارد و در آن شخصیت‌های فیلم آسیب می‌بینند.