بچههای آسمان فیلمی سینمایی دربارهی پسربچهای از یک خانوادهی کمدرآمد است که کفشهای خواهرش را گم میکند و با او از یک جفت کفش مشترک استفاده میکند تا والدینشان متوجه نشوند. ذهنیت علی و زهرا از وضعیت مالی خانواده، بیماری مادر و نیز ترس از تنبیه باعث شده آنها بدون کمک گرفتن از بزرگترها خودشان به تنهایی برای حل مشکلاتشان تلاش کنند. احساسات و تجربههای آنها در خانه و مدرسه و تلاش علی برای پیروزی در مسابقه در دنیای کودکی معنادار است. خواهر و برادر، هردو، در انجام کارهای خانه مشارکت میکنند و برای حل مشکل همفکری و همکاری میکنند. با اینکه بزرگترهای فیلم برای کمک به بچهها آمادهاند، بچهها ترجیح میدهند مستقل باشند و از خواستههایشان حرفی نزنند. فیلم ضمن تأکید بر تلاش، همکاری و فداکاری، به کودکان یادآوری میکند که بزرگترها آنها را دوست دارند و همیشه برای کمک به آنها آمادهاند. جدیترین صحنهی خشن و ترسناک فیلم، صحنهای است که دوچرخهی پدر علی در سراشیبی ترمز میبرد و علی و پدرش به یک درخت برخورد میکنند و اینگونه، خوشی آنها از یک روز شاد و کار پردرآمد به غم بدل میشود. گم شدن کفشهای زهرا به خاطر سهلانگاری علی هردویشان را ناراحت میکند؛ آنها فکر میکنند اگر بزرگترها از موضوع باخبر شوند، آنها را تنبیه میکنند. در چند صحنه هم بزرگترها با علی به تندی حرف میزنند، سر او داد میکشند یا با خشونت رفتار میکنند. صحبتهای والدین در حضور بچهها دغدغههای بزرگسالی را به دنیای آنها وارد میکند. تماشای فیلم برای کودکان کوچکتر از ۹ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان ۹ تا ۱۱ سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که فیلم را همراه والدین تماشا کنند تا بتوانند در مورد موضوعات مطرح شده در فیلم گفتوگو کنند.
علی کفشهای خواهرش را گم میکند و از آنجا که فکر میکنند پدر توان مالی خرید کفش نو را ندارد، تصمیم میگیرند کفشهای علی را با هم استفاده کنند. هر روز، زهرا دوان دوان از مدرسه میآید تا کفشهای علی را پس بدهد و علی هم مسیر خانه تا مدرسه را میدود. از قضا، مسابقهی دویی در سطح مدارس برگزار میشود که جایزهی جایگاه سوم آن یک جفت کفش ورزشی است. علی تلاش میکند در مسابقه سوم شود، ولی اول میشود. او از اینکه نتوانسته کفشها را ببرد ناراحت است، اما پدر که قبلاً از موضوع کفشها باخبر شده، برای زهرا کفشهای نویی خریده است.
چرا بچهها میترسیدند مشکلشان را با بزرگترهایشان در میان بگذارند؟ به نظر شما، اگر با بزرگترها حرف میزدند، آنها چه واکنشی نشان میدادند؟ آیا شما هم چنین احساساتی را در رابطه با بزرگترهایتان تجربه میکنید؟ چه بخشهایی از فیلم برای شما ناراحتکننده بود؟ به نظر شما، چرا بچهها از پسگرفتن کفشهای زهرا منصرف شدند؟ اگر شما جای آنها بودید چه کار میکردید؟