انیمیشن دوبعدی تار شارلوت، اقتباسی موزیکال از کتابی به همین نام، اثر الوین بروکس وایت است. داستان در مورد بچهخوکی به نام ویلبر است که ناقص به دنیا آمده و دختر مزرعهدار او را نزد خود بزرگ میکند. با فروش و انتقال ویلبر به مزرعهی جدید، او تنها دوستش را از دست میدهد و احساس تنهایی و دلتنگی میکند، و وقتی میفهمد به زودی به خاطر گوشتش کشته خواهد شد، غمگین میشود؛ تا اینکه با عنکبوتی به نام شارلوت آشنا میشود. شارلوت با همکاری حیوانات مزرعه برای نجات او تلاش میکند و به او کمک میکند ارزشهای درونی خود را پیدا کند. فیلم به این نکته اشاره دارد که مهم نیست چطور به دنیا آمده باشیم، بلکه تلاش خود ماست که شخصیت و آیندهی ما را میسازد. همچنین، فیلم با اشاره به زنجیرهی غذایی، فرصتی برای خانوادهها فراهم میکند تا با کودکان در مورد کشتن حیوانات برای تأمین غذا گفتوگو کنند. در صحنههای متعددی از فیلم در مورد مرگ صحبت میشود که ممکن است برای کوچکترها ناراحتکننده یا ترسناک باشد؛ چند بار به کشتن ویلبر برای گوشتش اشاره میشود و در دقایق پایانی، شارلوت، بهترین دوست او میمیرد. شارلوت قبل از مرگ کیسهای پر از تخم از خود به یادگار میگذارد تا چرخهی مرگ و زندگی ادامه پیدا کند. اگرچه این فیلم موزیکال است، اما آوازها ترجمه نشده و به زبان انگلیسیاند. تماشای فیلم برای کودکان کوچکتر از ۶ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان ۶ تا ۸ سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که فیلم را با حضور و همراهی والدین تماشا کنند تا هم احساس امنیت کنند و هم فرصت گفتوگو دربارهی موارد یادشده را داشته باشند.
دختر مزرعهدار اجازه نمیدهد بچهخوکی را که ناقص به دنیا آمده، بکشند. او اسم بچهخوک را ویلبر میگذارد و از آن نگهداری میکند. وقتی ویلبر بزرگ میشود، او را میفروشند. او از تنها دوستش جدا شده، و در مزرعهی جدید به دنبال دوست تازهای است؛ تا اینکه با عنکبوتی به نام شارلوت آشنا میشود. ویلبر که متوجه میشود قرار است به خاطر گوشتش کشته شود، غمگین است. شارلوت سعی میکند به کمک حیوانات مزرعه به او کمک کند و او را نجات دهد، اما عمر شارلوت رو به پایان است.
به نظرتان ویلبر نسبت به خودش چه احساسی داشت؟ شما تا به حال همچین احساسی را تجربه کردهاید؟ در زندگی شما چه کسانی مهمترند؟ چرا آنها برایتان مهماند؟ به نظر شما، برای نشان دادن محبت و دوستی به خانواده و دوستان چه کار میتوان کرد؟