
فیلمی انیمیشنی و فانتزی دربارهی دو انسان کوچک که از سرزمین خود دور افتادهاند و سفر آنها برای بازگشت به سرزمینشان، همراه با تجربهی خودشناسی و پذیرش دیگران
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
این انیمیشن دو بعدی که بر اساس قصهی عامیانهی تام بندانگشتی ساخته شده، ماجرای دو انسان کوچک به نامهای تام و انگشتدانه است که از کودکی و توسط مردی که آنها را ربوده، از والدین خود دور شده و حالا پس از سالها تصمیم گرفتهاند سفری برای پیدا کردن سرزمینشان آغاز کنند. در این سفر، تام و انگشتدانه که از هم جدا شده بودند، یکدیگر را ملاقات میکنند و به مرور میآموزند با وجود تفاوتهایی که با دیگران دارند، خود و تواناییهایشان را بپذیرند. انگشتدانه که در تمام زندگیاش دیگران به او امر و نهی کرده و برایش تصمیم گرفتهاند، در این سفر با پذیرفتن خود، شجاعت تصمیمگیری برای زندگیاش را پیدا میکند. آن دو در این سفر دوستانی پیدا میکنند که در سختیها همراه و حمایتگرند و در نهایت با پشت سر گذاشتن فراز و نشیبهای بسیار موفق میشوند شهر انسانهای بندانگشتی را پیدا کنند. این فیلم با پررنگ کردن مفاهیمی چون دوستی، همدلی و شجاعت این پیام را به همراه دارد که وجود تفاوتها، انسانها را منحصربهفرد میکند و باور به تواناییها و پذیرش و همراه کردن آن با شجاعت، به انسانها کمک میکند تا از موقعیتهای بحرانی عبور کرده و پیروزی را تجربه کنند.
در فیلم موقعیتهای ترسناک و خشنی، به شکل اغراقآمیز و بدون نیاز برای پیشبردن داستان، وجود دارد: تام و انگشتدانه در کودکی ربوده میشوند و انگشتدانه در یک سیرکِ موجودات عجیب الخلقه کار میکند. مدیر سیرک با کارمندان خود رفتاری خصمانه دارد و بارها به انگشتدانه به خاطر کوچک بودنش توهین میکند. علاوه بر اینها، در فیلم از کلماتی توهینآمیز استفاده شده که در نسخهی دوبلهی فیلیمو بر تعداد آنها افزوده شده و برخی دیگر از عبارات نسخهی دوبله نیز در دنیای کودکان معنادار نیستند. همچنین موقعیتهایی از ابراز علاقه و بوسه بین شخصیت زن و مرد فیلم وجود دارد. در پایان، انگشتدانه متوجه میشود پرنسس است و والدیناش برای او نامزدی در نظر گرفتهاند. کلیشهی شخصیتی پرنسس و قدرتی که به واسطهی آن به انگشتدانه داده میشود و تصمیمگیری والدین برای ازدواج و آیندهی او، موضوعات معناداری در دنیای کودکان نیستند. تماشای این فیلم برای کودکان زیر ۸ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان ۸ تا ۱۰ سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که آن را همراه والدین تماشا کنند تا هم احساس امنیت کنند و هم فرصت داشته باشند در صورت نیاز با هم گفتوگو کنند.
چکیده داستان
تام و انگشتدانه دو انسان کوچکاند که در کودکی توسط مردی از شهر خود دزدیده شدهاند. تام که در میان راه از دست مرد فرار میکند، توسط مرد مهربانی به نام بن بزرگ میشود. اما انگشتدانه توسط مرد، که مدیر یک سیرک از موجودات عجیب و غریب است، اسیر شده و در حالی که خاطرهای از مردم و شهر خود ندارد، بزرگ میشود. روزی انگشتدانه تصمیم میگیرد از سیرک فرار کند تا مردمانی را پیدا کند که شبیه به او هستند. از طرفی بن هم تام را تشویق میکند تا سفری را آغاز کند و همنوعانش را پیدا کند. در میان راه تام و انگشتدانه یکدیگر را ملاقات میکنند و پس از پشت سر گذاشتن اتفاقات بسیار موفق میشوند شهری را که در آن به دنیا آمده بودند پیدا کنند. آنها که به یکدیگر علاقهمند شدهاند، متوجه میشوند پرنس و پرنسس شهرند و در نهایت تصمیم میگیرند با یکدیگر ازدواج کنند.
فرصتهایی برای گفتگو
فکر میکنید خانه و پیدا کردن همنوع برای تام و انگشتدانه چه معنایی داشت که حاضر بودند برای پیدا کردن آن خطرات بسیاری را به جان بخرند و راهی سفر شوند؟
به نظر شما چه اتفاقی سبب شد انگشتدانه تصمیم بگیرد به جای آنکه دیگران برای او تصمیم بگیرند، خودش تصمیمگیری کند؟
به نظر شما این فیلم چه تفاوتهایی با قصهی تام بندانگشتی دارد؟ قصه را خواندهاید؟ شما کدام را ترجیح میدهید؟