
فیلمی سینمایی دربارهی رژیم غذایی دختری نزدیک مراسم ازدواجش، تلاش او برای پوشیدن لباس عروسی مادرش، همراه با مضامینی چون دوست داشتن بدن خود و شاد بودن
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
فیلم خانوادهی شیرین ماجرای مادری هنرپیشه و سه دخترش است که هر کدام از آنها مسائل خودشان را دارند. تامی یکی از دخترها است که شیرینیپزی دارد و از بین همهی آنها کمی چاقتر است. او تصمیم میگیرد ازدواج کند و میخواهد با کم کردن وزنش لباس روز عروسی مادرش را بپوشد. در این فیلم نقش مهم خانواده در شکل گرفتن احساسهای درونی پررنگ نشان داده شده است. تامی احساس میکند به خاطر اضافه وزنی که دارد مادرش او را قبول ندارد، ولی همهی آنها خیلی زود متوجه میشوند بهترین حالت این است که انسان از بدن خودش رضایت داشته باشد و در کنار آن متناسب باشد.
در فیلم موقعیتهایی وجود دارد که خوانا و مادرش در مورد اضافه وزن او جروبحث میکنند. تامی برای اینکه رژیم بگیرد فشار زیادی به خودش میآورد. خواهرش روی زبانش برچسبی میدوزد تا مانع غذا خوردن او شود. آنها فشار عصبی زیادی را تحمل میکنند.
چکیده داستان
یک شیرینیپز موفق به اسم تامی تصمیم میگیرد با کسی که دوستش دارد ازدواج کند، ولی همزمان با این تصمیم یک تصمیم دیگر هم میگیرد. مادر او هنرپیشه و زن لاغراندامی است. او دو خواهر دارد که هر دوی آنها مثل مادر لاغرند. یکی از آنها متخصص تغذیه است. تامی که احساس میکند به خاطر اینکه به اندازه مادر و خواهرهایش لاغر نیست، مادرش او را قبول ندارد، تصمیم میگیرد تا روز عروسی رژیم سختی بگیرد تا بتواند لباس عروسی مادرش را بپوشد. او پیش خواهرش میرود و رژیم سختش را شروع میکند. در مدتی که مشغول رژیم است، از نامزدش غافل میشود، عصبی است و حال خوبی ندارد. در نهایت روز عروسی لباس کامل اندازهاش نمیشود. مادرش با یکسری ترفند لباس را تن او میکند، ولی وقتی حلقهاش روی زمین میافتد و خم میشود آن را بردارد، لباس توی تنش پاره میشود. شوهرش هم به همه نشان میدهد که یک پای مصنوعی دارد و به تامی میگوید اندامش هر طوری که هست خوب است و مهم عشقی است که بین آنهاست و اینکه هر کسی باید بدن خودش را دوست داشته باشد.
فرصتهایی برای گفتگو
آیا بدن خودتان را دوست دارید؟
به نظرتان چطور میتوانیم بدون آسیب رساندن به خودمان بدنی متناسب داشته باشیم؟
فکر میکنید داشتن برنامهی غذایی چقدر مفید است؟