
فیلمی انیمیشنی و ماجراجویانه دربارهی ورود خرسها و چوببُر به دنیای پیش از تاریخ و تجربههایی از دوستی و همکاری در کنار انسانهای اولیه و گرگها
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
این فیلم انیمیشنی سهبعدی، قسمت دیگری از ماجراهای خرسهای بونی و چوببُر است. آنها در این قسمت وارد دنیای پیش از تاریخ میشوند و در آنجا با گروهی از انسانهای اولیه و گلهای از گرگها آشنا میشوند. یکی از خرسها با بچهگرگی دوست میشود و به او کمک میکند تا متوجه شود با وجود سرزنش گلهی گرگها، گرگ شجاعی است. بچهگرگ که از شکا حیوانات خوشاش نمیآید، از طرف گلهی گرگها تحقیر میشود و ترسو خوانده میشود. رییس گرگها حتی تصمیم میگیرد او را از صخرهای به پایین پرت کند. خرس به بچهگرگ نشان میدهد شجاعت به شکار موجودات ضعیفتر نیست و او میتواند با کمک به دیگران شجاع باشد. خرس دیگر و ویک هم با انسانهای اولیه وارد ارتباط میشوند و با وجود اینکه قرار است خوراک آنها شوند، به آنها کمک میکنند تا به گلهی حیوانات وحشی پیروز شوند. خرسها و انسانها در نهایت با هم متحد میشوند تا در مقابل انفجار آتشفشان و تخریب زمین مقاومت کنند و زنده بمانند.
فیلم پر از صحنههای زد و خورد و تعقیب و گریز است. شخصیتها بارها از صخره به داخل دره سقوط میکنند یا مورد حملهی گلهی حیوانات وحشی قرار میگیرند. بچهگرگ به خاطر کشته شدن برادرش مورد سرزنش گلهی گرگها قرار میگیرد و رییس گرگها میخواهد او را به خاطر ترسو بودن به داخل دره پرت کند. خرس به یاد میآورد که مادرشان در کودکی گم شده و آنها گریه میکردهاند. با انفجار آتشفشان، گدازههایش به زمین برخورد میکنند و باعث تخریب و ویرانی میشوند. در قبیلهی انسانها زنی هست که به خاطر لباساش، در نسخهی دوبله سانسور میشود و به همین دلیل، صحنههای مربوط به او نامفهوماند. به نظر میرسد یکی از مردان قبیله نسبت به این زن احساساتی دارد و زن هم احساساتی به ویک دارد. تماشای این فیلم برای کودکان کوچکتر از ۶ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان ۶ تا ۸ سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که آن را با همراهی بزرگترها تماشا کنند تا هم احساس امنیت کنند و هم فرصت داشته باشند در صورت نیاز با هم گفتگو کنند.
چکیده داستان
خرسهای بونی و ویک در این قسمت وارد یک دنیای باستانی میشوند که پر از حیوانات درنده و وحشی است. آنها طی درگیریهایی از هم جدا میشوند. برایر با یک بچهگرگ به نام فِیفِی آشنا میشود که میخواهد یک جنگجو باشد و به دنبال میوهی درخت شجاعت است. او از برایر میخواهد به او کمک کند تا میوه را به دست آورد و در ازای آن، او هم به برایر کمک میکند تا دوستانش را پیدا کند. از طرف دیگر، برامبل و ویک وارد یک قبیلهی انسانهای اولیه میشوند. آنها قرار است غذای افراد قبیله شوند ولی فعال شدن آتشفشان باعث میشود همه با هم متحد شوند تا نجات پیدا کنند. در نهایت، خرسها و ویک به دنیای خودشان برمیگردند.
فرصتهایی برای گفتگو
فکر میکنید چرا قسمتهای مختلفی از ماجراهای خرسهای بونی ساخته میشود؟ این فیلمها برای شما جالباند؟ چه چیزی آنها را جالب میکند؟
فیلم نشان داد بچهگرگ به قبیلهی انسانها میپیوندد. به نظرتان او بعد از رفتن خرسها و ویک چه کار میکند؟
به نظر شما خرسهای بونی چه تفاوتهایی با هم دارند؟ آنها در قسمتهای مختلف ویژگیهای ثابتی دارند؟