
فیلمی انیمیشنی و ماجراجویانه دربارهی تبدیل انسانها به حیوان در پارکی سرگرمکننده و احتمال تغییر هویت همیشگی آنها
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
این فیلم انیمیشنی سهبعدی، قسمت دیگری از ماجراهای خرسهای بونی و ویک است که در این قسمت، تور گردشگری دارد. او که از کارش پول کافی درنمیآورد، به پیشنهاد دوستش در مسابقهای در سرزمین وحشی شرکت میکند تا جایزهی بزرگ آن را ببرد. در سرزمین وحشی که اختراع دانشمندی به نام لئون است، انسانها میتوانند به حیوانات مختلف تبدیل شوند. لئون آنجا را برای دختر بیمارش طراحی کرده که از ناحیهی پا فلج است و آرزو دارد پرواز کند. او بعدا متوجه میشود سیستم تبدیل انسان به حیوان نقصی دارد که باعث میشود انسانها برای همیشه حیوان باقی بمانند ولی همکارش که به این مسئله بیتوجه است، در حال برگزاری مسابقه بین انسانهای حیواننماست. لئون برای جلوگیری از ادامهی فعالیت سرزمین وحشی، با ویک و بقیه متحد میشود و در نهایت موفق میشود دستگاه تبدیل انسان به حیوان را از کار بیندازد. فیلم نشان میدهد انسانهایی که از مشکلات زندگی روزمره خستهاند، به جایی نیاز دارند تا شاد باشند؛ در حالی که تبدیل شدن به حیوان، راه خوبی برای شادی نیست و ممکن است آنها را برای همیشه از هویت انسانیشان دور کند.
زد و خورد و تعقیب و گریز در طول فیلم در جریان است. تعدادی از انسانها تبدیل به حیوانات وحشی شدهاند و میخواهند به بقیه آسیب بزنند. خراب بودن سیستم تبدیل انسان به حیوان، باعث هرج و مرج و نگرانی در سرزمین وحشی میشود. دختر لئون بیمار بوده و از دنیا رفته است. همچنین، در فیلم از کلمات و عبارات توهینآمیز زیادی استفاده شده که بخشی از آنها در نسخهی دوبله اضافه شدهاند. تماشای این فیلم برای کودکان کوچکتر از ۶ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان ۶ تا ۸ سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که آن را با همراهی بزرگترها تماشا کنند تا هم احساس امنیت کنند و هم فرصت داشته باشند در صورت نیاز با هم گفتگو کنند.
چکیده داستان
ویک از طریق دوستش با یک پارک به نام سرزمین وحشی آشنا میشود که در آن، شرکتکنندهها میتوانند از طریق مچبند روی دستشان به حیوانات مختلفی تبدیل شوند و با هم مسابقه بدهند. ویک و برامبل به سرزمین وحشی میروند تا در مسابقه شرکت کنند. آنها با مردی به نام لئون همتیمی میشوند ولی صاحب سرزمین وحشی در حین مسابقه، لئون را دستگیر و از بازی خارج میکند. ویک متوجه میشود لئون پارک را ساخته و همکارش، با اینکه میدانسته دستگاهی که انسانها را تبدیل به حیوان میکند نقص بزرگی دارد، از آن استفاده کرده است. این نقص باعث میشود افراد هویت انسانیشان را برای همیشه از دست بدهند و تبدیل به حیواناتی وحشی شوند. ویک، لئون را نجات میدهد و آنها با همکاری هم سعی میکنند سیستم سرزمین وحشی را از کار بیندازند تا همه چیز به حالت عادی برگردد.
فرصتهایی برای گفتگو
در فیلم گفته میشود انسانها برای شاد بودن به سرزمین وحشی میآیند. به نظر شما سرزمین وحشی چگونه به شاد بودن افراد کمک میکرد؟
فکر میکنید این قسمت ارتباطی با خرسهای بونی داشت؟ به نظرتان چرا قسمتهای مختلفی از این انیمیشن ساخته میشود؟
ویک در این قسمت چه شباهتی با قسمتهای قبل داشت؟ شخصیت او چه تغییری کرده بود؟