
فیلمی انیمیشنی و درام دربارهی زندگی حضرت یوسف، سختیهایی که تحمل کرده، رسیدن به مقام عزیزی مصر و متنبه کردن برادران خطاکارش
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
خورشید مصر که انیمیشنی دوبعدی است، با اقتباس از قصهی قرآنی حضرت یوسف ساخته شده و داستان زندگی او را روایت میکند. یوسف در کودکی توسط برادرانش که به ارتباط یعقوب با او حسادت میکنند، به چاه انداخته میشود و توسط کاروانی نجات پیدا میکند. او در بازار بردهفروشان به عزیز مصر فروخته میشود. یوسف در جوانی مورد توجه و علاقهی زلیخا، همسر عزیز مصر قرار میگیرد، ولی حاضر نمیشود به توطئهی او در مورد عزیز مصر تن بدهد و به خاطر تهمت زلیخا به زندان میافتد. یوسف در همه حال حواسش هست جوری زندگی کند که خدا از او راضی باشد. او شرایط دشواری را که برایش پیش میآید خواست خدا میداند و سعی میکند آنها را بپذیرد و در همه حال صبور باشد. در نهایت، با نشان دادن صداقت و درستکاری و با صبر و استقامت زیاد، و با قدرت تعبیر خواب که خدا در وجودش نهاده، توجه فرعون مصر را به خودش جلب میکند و از زندان آزاد میشود. رفتار درست یوسف، برادرانش را هم تحت تأثیر قرار میدهد.
فیلم موضوعات خشن و ترسناک متعددی دارد که ممکن است کودکان کوچکتر را آزار دهند. مرگ مادر یوسف که در ابتدای داستان با جزئیات به آن پرداخته شده، رفتار خشن برادران و انداختن او در چاه، احساس بیکسی و تنهایی یوسف و غم و غصهی یعقوب و نابینا شدن او، فضای فیلم را بسیار سرد و تلخ کردهاند. بخشی از داستان که به جوانی یوسف مربوط میشود، به احساس و رفتار زلیخا با او میپردازد که موضوع کودکانهای نیست؛ زلیخا نسبت به یوسف میل جنسی دارد و با دعوت از او میخواهد با او رابطه برقرار کند؛ هر چند این موضوع به روشنی در فیلم به نمایش درنیامده و ممکن است فهم داستان را برای کودکان دشوار کند. تماشای این فیلم برای کودکان زیر ۹ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان ۹ تا ۱۱ سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که فیلم را با حضور و همراهی والدین تماشا کنند تا فرصت داشته باشند در صورت نیاز با هم گفتگو کنند.
چکیده داستان
داستان دربارهی یوسف پیامبر است که در کودکی و بعد از به دنیا آمدن برادرش بنیامین، مادرش را از دست میدهد. برادرانش که از رفتار یعقوب با او در عذاباند، او را به چاه میاندازند و به دروغ به پدر میگویند گرگ یوسف را خورده است. کاروانی از مصر او را پیدا میکنند و با خود به مصر میبرند و در بازار بردهفروشان به عزیز مصر میفروشند. عزیز که فرزندی ندارد، یوسف را به فرزندی قبول میکند، ولی عشق زلیخا، همسر عزیز، به یوسف در جوانی برای او دردسرساز میشود.
فرصتهایی برای گفتگو
چه بخشی از فیلم برایتان ترسناک بود؟ به نظرتان برادران یوسف چرا با او همچین رفتاری کردند؟
فکر میکنید همهی اتفاقات بدی که در زندگی یوسف افتاد، چه کمکی به رشد شخصیت او کردند؟ به نظرتان ما برای بزرگ شدن و پخته شدن به این همه رنج نیاز داریم؟
از بین قصههای پیامبران کدام قصه را بیشتر دوست دارید؟ چه چیزی در آن قصه هست که دوستش دارید؟