
فیلمی کمدی در مورد پسری نوجوان و دغدغهها و نگرانیهایش در سال اول راهنمایی، همراه با رویای محبوبترین شدن در مدرسه
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
این فیلم که با اقتباس از اولین جلد از سری داستانهایی با همین نام، نوشتهی جف کینی ساخته شده، دربارهی پسر نوجوانی به نام گریگوری (گرِگ) است که با ورود به سال اول راهنمایی با دغدغههایی روبهرو میشود که دامنگیر بسیاری از نوجوانان در این سن است. او در تمام فیلم درگیر این موضوع است که در پایان سال تحصیلی، اسمش در سالنامهی مدرسه چاپ شود. گرِگ دفترچهای دارد که در آن رویدادهای روزانهاش را ثبت میکند. او در دفترچهاش فهرستی ایجاد کرده که بر اساس آن، شخصیتهای مدرسه را با توجه به میزان محبوبیت یا نفرتانگیزی رتبهبندی میکند و خودش را نیز بر اساس رفتارهایی که انجام میدهد، در لیست قرار میدهد. بهترین دوست او رُولی نام دارد و تمام حوادث فیلم در کنار او سپری میشود. برخلاف گرِگ که به شدت درگیر تایید شدن از سوی دیگران است، رُولی به خودش نزدیک است و با وجود اینکه شخصیت کامل و بینقصی ندارد، درگیر تایید و توجه از سوی دیگران نیست. گرِگ در طول فیلم متوجه میشود که به جای تمرکز روی نظر دیگران، باید خودش را بپذیرد و روی ویژگیها و خواستههای خودش متمرکز باشد. فیلم بر اهمیت انتخابگری تاکید میکند و اینکه میتوانیم با درس گرفتن از اشتباهاتمان، شرایطمان را تغییر دهیم.
صحنههای ترسناک و خشن مرسوم در این فیلم دیده نمیشود، ولی رفتارهای قلدرمآبانهی نوجوانان در مدرسه و استفادهی زیاد از کلمات و عبارات توهینآمیز و شوخیهای بیادبانه در سراسر فیلم مشاهده میشود؛ از جمله اینکه توالت پسرانهی مدرسه در ندارد و در یک صحنه، گرِگ تصادفی روی برادرش ادرار میکند. بنا به حال و هوای فیلم که به دوران نوجوانی مربوط میشود، روابط دخترها و پسرها در مدرسه کمی معنادار و عاشقانه است. تماشای این فیلم برای کودکان زیر ۱۰ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان ۱۰ تا ۱۳ سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که فیلم را با حضور و همراهی والدین تماشا کنند تا فرصت داشته باشند در مورد موضوعاتی مثل قلدری و پیامدهای آن در زندگی واقعی با هم گفتوگو کنند.
چکیده داستان
گرِگ در مدرسهی راهنمایی درس میخواند و در دفترچهاش از اتفافات مدرسه و خانه مینویسد؛ از دوستان، برادر و پدر و مادرش. اتفاقات قسمت اول این مجموعه زمانی آغاز میشود که گرِگ به کلاس اول راهنمایی میرود و همزمان، نوشتن خاطرات روزانهاش را آغاز میکند. همه میگویند او دست و پا چلفتی است، اما خودش خلاف این فکر میکند و در این دفترچه سعی در اثبات آن دارد. گرِگ اتفاقات را بی آنکه بخواهد، خندهدار تعریف میکند و هر چه را در مغزش میگذرد، وسط میگذارد.
فرصتهایی برای گفتگو
به نظر شما کارهایی که گرِگ در قبال دوستانش انجام میدهد درست است؟ پیامد رفتارهایی که میکند چیست؟
فکر میکنید مادر و پدر گرِگ چه کمکی میتوانند به او بکنند؟ آیا ارتباط آنها را میپسندید؟
رفتار دانشآموزان بزرگتر با کوچکترها در مدرسه معمول است؟ شما این رفتارها را دیدهاید؟ چقدر آنها را میپسندید؟