
فیلمی انیمه و علمی-تخیلی دربارهی پسربچهای عاشق دایناسورها و تجربهی او و دوستانش در زندگی با دایناسورها و نجات آنها از خطر انقراض
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
این فیلم انیمه که اولین فیلم الهامگرفته از مانگای دورائمون به حساب میآید، دربارهی پسربچهای به نام نوبیتا است که آرزو دارد دایناسورها وجود داشته باشند و همهی فکر و ذکرش، پیدا کردن دایناسور زنده است. او به طور تصادفی، فسیل یک تخم دایناسور پیدا میکند و با کمک تجهیزات دوستاش، دورائمون، رؤیایش در دیدن دایناسورها محقق میشود. نوبیتا و دوستانش در سفری که به دوران کرتاسه، یعنی دوران زندگی و انقراض دایناسورها دارند، متوجه میشوند که به زودی در اثر گرمای حاصل از برخورد شهابسنگها به زمین، دایناسورها از بین خواهند رفت. نوبیتا که نمیخواهد دایناسورها منقرض شوند، تصمیم میگیرد مسیر تکامل را تغییر دهد و به دایناسورها کمک کند تا از گرمای شهابسنگها در امان بمانند. او و دوستانش با کمک هم موفق میشوند دایناسورها را نجات بدهند و نوبیتا هم که به آرزویش رسیده، با شادی و آرامش به زمان حال برمیگردد. فیلم از زبان یکی از شخصیتها بر این نکته تاکید میکند که تکامل انسانها از طریق احساساتشان بوده و آنها با کمک این احساسات میتوانند مراقبت از یکدیگر را در موجودات تکاملنایافتهتر از خود به وجود بیاورند و مسیر تکامل موجودات را تغییر دهند.
در طول فیلم، دایناسورهای غولپیکر با غرشهای ترسناک، شخصیتها را دنبال میکنند. در اواخر فیلم، شهابسنگها به زمین برخورد میکنند و همه جا آتش میگیرد و بچهها نگران نزدیک شدن حرارت و سوختن همه چیز هستند. چند انسان با اسلحهی لیزری به سمت بچهها شلیک میکنند و آنها را در زیردریاییشان زندانی میکنند. جدا شدن نوبیتا از دایناسورها هم ممکن است برای بعضی از کودکان خیلی ناخوشایند باشد. تماشای این فیلم برای کودکان کوچکتر از ۷ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان ۷ تا ۹ سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که آن را با همراهی بزرگترها تماشا کنند تا هم احساس امنیت کنند و هم فرصت داشته باشند در صورت نیاز با هم گفتگو کنند.
چکیده داستان
نوبیتا پسربچهای عاشق دایناسورها است که در نمایشگاه فسیل دایناسورها، تکهسنگی پیدا میکند و تصور میکند تخم دایناسور است. نوبیتا به خانه و پیش دوستاش، دورائمون میرود و از او میخواهد با استفاده از پتوی زمان، تخم دایناسور را از درون سنگ بیرون بیاورد. از داخل تخم، دو بچهدایناسور بیرون میآید. دورائمون به نوبیتا میگوید که باید آنها را به دوران زندگی دایناسورها در شصت و ششمیلیون سال پیش برگردانند. نوبیتا، دورائمون و چند دوست دیگرشان، با استفاده از ماشین زمان به دوران کرتاسه میروند و خیلی زود متوجه میشوند که زمان انقراض دایناسورها فرارسیده است. شهابسنگها شروع به برخورد با زمین میکنند و حرارت سوزان آنها در حال نزدیک شدن است. نوبیتا و بقیه با کمک دورائمون، همهی دایناسورها را جایی جمع میکنند و دور آنها خطی محافظ میکشند تا از آسیب حرارت در امان بمانند. خودشان هم دوباره به زمان حال برمیگردند.
فرصتهایی برای گفتگو
به نظر شما مسیر تکامل بعد از کاری که نوبیتا و بقیه انجام دادند، چه تغییراتی میکند؟ اگر دایناسورها منقرض نشوند، زندگی امروز ما چه شکلی میشود؟
به نظرتان چرا نوبیتا اول فیلم نمیتوانست از دایناسورها جدا شود ولی در پایان فیلم، به راحتی از آنها خداحافظی کرد؟
دربارهی شخصیت دورائمون چه فکر میکنید؟ او چه نسبتی با نوبیتا داشت؟ تجهیزات عجیب و غریباش را از کجا آورده بود؟