انیمیشن رباتها انیمیشنی کامپیوتری و سهبعدی در مورد ماجراجوییهای ربات جوانی به نام رادنی است. او مخترعی توانمند است که برای ملاقات با مخترعی بزرگ و مشهور، به نام بیگولد، و تحقق رؤیاهای خود راهی شهر دیگری میشود اما وضعیت عوض شده و کارخانهی بیگولد به مدیری پولپرست سپرده شده است. مدیر جدید رباتهای قدیمی را مستحق نابودی میداند و ماشینهایی برای جمعآوری و انتقال آنها به کورهی بازیافت قرار داده است. تلاش رادنی برای نشان دادن تواناییهایش به مدیر جدید بینتیجه میماند و احساسی آمیخته از شکست و درماندگی را تجربه میکند. رادنی در شهر جدید، دوستانی پیدا میکند که همدیگر را، نه به خاطر وضعیت ظاهری و نه از بابت موقعیت شغلی یا اجتماعی، پذیرفتهاند. او ناامید نمیشود و با کمک دوستانش به تلاش خود برای یافتن بیگولد ادامه میدهد. او باید انگیزه و امید را به رباتها برگرداند و با همکاری بیگولد و همراهی دوستانش علیه مدیر جدید مبارزه کند. فیلم با پرداختن به ارزش دوست و خانواده، بر مفاهیمی چون امیدواری، عزت نفس، تلاش و پشتکار برای رسیدن به هدف و کار گروهی تأکید میکند. زنده بودن همه چیز در شهر رباتها، حتی سطل، میکروفون و تیر برق به جذابیت فیلم افزوده است. در فیلم صحنههای خشن متعددی وجود دارد. مبارزهی رباتها مملو از زدوخورد فیزیکی و خرابی و ویرانی است. جداشدن اعضای بدن رباتها در موقعیتهای مختلف یا سقوط آنها از بلندی ممکن است برای کوچکترها ترسناک باشد. همچنین، فیلم موضوعات بزرگسالانهی متعددی دارد که بیشتر آنها به روابط عاشقانهی بین رباتها مربوط میشوند. تماشای این فیلم برای کودکان کوچکتر از ۵ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان ۵ تا ۷ سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که فیلم را با حضور و همراهی والدین تماشا کنند تا بتوانند در مورد موارد خشن یا ترسناک فیلم با هم گفتگو کنند.
رادنی، ربات جوان و توانمند، برای ملاقات با مخترع بزرگ و مشهور و تحقق رؤیاهای خود، راهی شهر رباتها میشود اما وضعیت عوض شده و کارخانهی مخترع بزرگ به مدیری پولپرست سپرده شده است. مدیر جدید به منظور افزایش سود کارخانه، تولید قطعات یدکی رباتهای قدیمی را متوقف کرده و در عوض همه را وادار به خرید قطعات جدید خاصی میکند. رادنی باید هر طور شده مخترع بزرگ را پیدا کند تا به کمک او مدیر جدید را کنار بزند و جلوی نابودی رباتهای قدیمی، از جمله پدر خودش را بگیرد.
کمک به دیگران از دید رادنی چه تفاوتی با راچت داشت؟ تفاوت شیوهی مدیریتی بیگولد با راچت در چه بود؟ به نظرتان چرا رادنی عقیده داشت مهمترین هدیهی خانوادهاش به او باور داشتن اوست؟ آیا هیچ وقت به اختراع فکر کردهاید؟ اگر میتوانستید اختراع کنید، چه چیزی اختراع میکردید؟