این انیمیشن دوبعدی، دربارهی دوستی یک سگ شکاری و یک روباه است که قسمت اول آن در سال ۱۹۸۱ ساخته شده است. داستان فیلم دربارهی فراز و فرودهای رابطهی بچه روباهی به نام تاد و یک تولهسگ شکاری به نام کاپر است. آنها روزی در شهربازی با گروهی از سگهای آوازهخوان آشنا میشوند و کاپر به صورت اتفاقی در کنسرت آنها آواز میخواند و به کمک تاد به این گروه میپیوندد. در طول فیلم تلاشهای کاپر برای کشف استعدادش و احساس مسئولیت تاد برای همراهی او در این مسیر را میبینم. اما روند اتفاقات به سوی دیگری میرود و دوستی تاد و کاپر دچار مشکلاتی میشود. آنها باید تلاش کنند تا این رابطهی دوستی کاملاً از بین نرود و اعتماد و حمایت، دوباره به رابطهشان برگردد. فیلم بر مفاهیمی همچون ارزش دوستی، کمک به یکدیگر، بخشش و عذرخواهی تأکید میکند و نشان میدهد برای حفظ دوستی باید تلاش کنیم و از خود فداکاری نشان دهیم. فیلم چند صحنهی ترسناک و خشن دارد؛ از جمله رفتارهای تهدیدآمیز صاحب کاپر و استفادهی او از اسلحهی شکاری. در بعضی از صحنهها نیز شخصیتها از عباراتی توهینآمیز و خشن استفاده میکنند که در دوبلهی فیلم به آنها اضافه شده است. در چند صحنه نیز شاهد روابط عاشقانهی بین کش و دیکسی و صاحبان تاد و کاپر هستیم. تماشای این فیلم برای کودکان زیر ۵ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان ۵ تا ۷ سال هم تماشای آن با همراهی والدین پیشنهاد میشود تا هم احساس امنیت کنند و هم فرصت داشته باشند در صورت نیاز با هم گفتگو کنند.
تاد روباهی باهوش و کاپر سگی شکاری است که هنوز استعداد خود را کشف نکرده است. آنها در طول داستان پس از دیدن شهربازی و آشنایی با گروه سگهای آوازهخوان میفهمند که استعداد کاپر در خواندن است اما دیکسی خوانندهی اصلی گروه به خاطره غرور و حسادتش برای آنها مشکلاتی به وجود میآورد. در این بین، دوستی تاد و کاپر هم دچار مشکل شده و باید تلاش کنند تا کاملاً از بین نرود.
به نظرتان برای حفظ یک رابطهی دوستی چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم؟ کاپر چه مشکلاتی در گروه داشت؟ نظر شما دربارهی رفتار اعضای گروه با او چیست؟ شما فکر میکنید در چه کارهایی استعداد دارید؟ برای انجام آنها به اندازهی کافی تلاش کردهاید؟