ریو یک انیمیشن کامپیوتری سهبعدی است و داستان آن دربارهی جوجه طوطی آبیرنگی به نام آبی است که در اثر یک اتفاق، به دست دختربچهای به نام لیندا میرسد. آبی از زندگی آرام و بیدغدغهای که در کنار لیندا دارد لذت میبرد و علاقهای به آشنایی با دنیای پرندگان ندارد. او حتی نمیتواند پرواز کند اما با ورود تولیو، جوان پرندهشناسی که نگران انقراض نسل طوطی آبی است، زندگی آرام آبی و لیندا تغییر میکند. آبی با حوادثی روبهرو میشود که دنیای زیبای پرندگان و اهمیت پرواز را برایش آشکار میکند و همچنین عشق و دوستی را با همراهانی که همگی پرندهاند و سعی دارند به او کمک کنند، تجربه میکند و در این مسیر عاشق طوطی دیگری میشود. اعتمادبهنفس و باور داشتن به تواناییها و ابراز همدلی با دوستان، موفقیت آبی در پرواز و شناخت دنیایی که از آن جدا شده بود را ممکن میکند. فیلم سرشار از رنگهای متنوع و شاد است و در بخشهای مختلف آن آهنگهای شادی پخش میشود. صحنههایی همراه با خشونت در فیلم دیده میشوند؛ از جمله رفتار جول (طوطی آبیرنگ ماده) در برخورد اولیه با آبی، برخوردهای خشن طوطیای به نام نایجل با بقیهی حیوانات و زورگویی و دزدی از طرف شخصیتهای منفی. تماشای این فیلم برای کودکان زیر 5 سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان 5 تا ۷ سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که فیلم را با همراهی والدین تماشا کنند. کودکان کنار والدین احساس امنیت میکنند و فرصت گفتگو دربارهی ترسها و نگرانیهایشان نیز برای آنها فراهم میشود.
ریو داستان جوجه طوطیای است که توسط قاچاقچیها از جنگل به شهر میآید و در اثر یک حادثه، به دست دختربچهای به نام لیندا میافتد. لیندا بچهطوطی را آبی نامگذاری میکند. آن دو با هم بزرگ میشوند و بسیار با هم مأنوساند اما یک پرندهشناس جوان به سراغ لیندا میآید و او را در جریان انقراض نسل طوطی آبی، در آیندهای نه چندان دور قرار میدهد و به او پیشنهاد میکند که آبی را به ریودوژانیرو ببرد تا آبی، تنها مادهی باقیمانده از نسل خود را ببیند؛ شاید با جفتگیری آنها از انقراض نسلشان جلوگیری کنند.
برای رفع درگیری بین دو نفر یا گروه، به جز برخورد فیزیکی، چه راهحلهایی میشناسید؟ چه ویژگیهایی در لیندا و رابطهاش با آبی به نظرتان بارزتر است؟ شما کدام یک از ویژگیهای او را بیشتر میپسندید؟ به نظر شما میشود آبی را قبل از اینکه پرواز را یاد بگیرد، یک پرنده دانست؟