
فیلمی سینمایی دربارهی دو تا دوست، گیر کردن آنها بالای دکل تلویزیونی 610 متری، و تلاش آنها برای نجات پیدا کردن و زنده ماندن
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
فیلم سینمایی سقوط ماجرای دو دوست به اسمهای بکی و هانتر است که تصمیم میگیرند از دکل تلویزیونی 610 متری بالا بروند. زمان پایین آمدن از دکل، پیچ پلههای دکل باز میشود و پلهها پرت میشود پایین و آنها بالای دکل گیر میکنند و راههای زیادی را امتحان میکنند تا بتوانند از دکل پایین بیایند. فیلم مضامینی چون تلاش برای زنده ماندن و امید را پررنگ میکند. هانتر که به خاطر خیانت به بهترین دوستش ناراحت است، سعی میکند اشتباهش را جبران کند و به خاطر همین موضوع جانش را از دست میدهد. بکی که شخصیتی وابسته است و به خاطر مرگ همسرش منزوی شده است، با کشف یک سری واقعیتها و دست و پنجه نرم کردن با مرگ و زندگی، خودِ واقعیاش را پیدا میکند و برای زنده ماندن تا آخرین نفس میجنگد.
فیلم پر از موقعیتهای ترسناک و دلهرهآور است که ممکن است برای کوچکترها آزاردهنده باشد. دن ابتدای فیلم از صخره سقوط میکند و میمیرد. بکی و هانتر روی دکل 610 متری گیر میافتند. لاشخورها به آنها حمله میکنند. آنها تشنه و گرسنهاند. هانتر جانش را از دست میدهد. بکی متوجه میشود هانتر و دن به او خیانت میکردند. نوشیدن مشروبات الکلی و تلاش برای خودکشی هم در فیلم دیده میشود. در نسخهی دوبلهی فیلم واژههای توهینآمیز به کار نمیرود و در مجموع حدود 15 دقیقه از فیلم حذف شده است. تماشای این فیلم برای نوجوانهای 18 سال به بالا پیشنهاد میشود.
چکیده داستان
بکی همراه همسرش دن و دوستش شایلو هانتر در حال صخرهنوردی هستند که دن از بالا سقوط میکند و میمیرد. این اتفاق باعث میشود بکی تا یک سال منزوی شود. رابطهی بکی و پدرش هم خوب نیست. چون پدرش معتقد است دن مرد مناسبی برای بکی نبوده است. بعد از یک سال هانتر سراغ او میآید و از بکی میخواهد با هم از دکل تلویزیونی بی67 که 610 متر ارتفاع دارد بالا بروند. بکی اول قبول نمیکند، ولی بعد، خاکستر دن را با خودش میآورد و از دکل بالا میروند. موقع پایین آمدن از دکل، پلهها کنده میشود و بکی و هانتر بالای دکل گیر میافتند. گوشیهای آنها بالای دکل آنتن ندارد. آنها مجبور میشوند راههای زیادی را برای پایین آمدن امتحان میکنند، ولی نتیجه نمیگیرند. در همین موقعیت، بکی متوجه میشود هانتر و دن به او خیانت کردهاند. درنهایت هانتر میمیرد و بکی پیامی برای پدرش میفرستند و داخل جسد هانتر میگذارد و جسد را پایین میاندازد و نجات پیدا میکند.
فرصتهایی برای گفتگو
به نظرتان آیا درست است برای جذب فالوور در شبکههای مجازی رفتارهای خطرناک انجام دهیم؟
فکر میکنید اگر بکی و هانتر قبل از بالا رفتن از دکل به بقیه اطلاع میدادند، این اتفاقها برایشان میافتاد؟
به نظرتان بعد از پایین آمدن از دکل، چه تغییری در بکی به وجود آمد؟