این فیلم عروسکی و موزیکال، داستان موشهایی است که بهخاطر حملهی یک گربهی سیاه به نام «اسمشو نبر» به شهرشان، تصمیم میگیرند به شهری دیگر بروند. قرار میشود پدرها و مادرها از راه سخت و کوتاه بروند تا شهر را آماده کنند و بچهها هم با معلم و آشپزباشی راه طولانیتر را انتخاب میکنند. در این مسیر آنها با خطرات و ماجراهای زیادی روبهرو میشوند و با همکاری هم و حمایتهای معلم و آشپزباشی، موفق میشوند بر ترسشان غلبه کنند و موانع را از سر راه بردارند، اسمشو نبر را شکست بدهند و به شهر موشها برسند. این فیلم حاوی پیامهایی دربارهی اهمیت کار گروهی، دوستی و همدلی و غلبه بر ترس است. فیلم صحنههای ترسناک و خشن زیادی دارد که ممکن است برای کودکان کوچکتر خیلی آزاردهنده باشند؛ از جمله تهدید مدام اسمشو نبر و هراس همیشگی بچهموشها از خورده شدن توسط او، جدا شدن بچه موشها از والدینشان و سفر تنها با معلم، نشان دادن اسمشو نبر و رفتارهای خشن او همراه با موسیقی دلهرهآور و ترسناک. تماشای این فیلم برای کودکان زیر ۷ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان ۷ تا ۹ سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که فیلم را با همراهی والدین تماشا کنند تا هم احساس امنیت کنند و هم فضای گفتگو در مورد ترسها و نگرانیهایشان فراهم باشد.
یک گربهی سیاه که موشها به او میگویند «اسمشو نبر»، به شهر موشها حمله میکند. به همین خاطر موشها به یک شهر دیگر میروند. قرار میشود پدرها و مادرها از راه سخت و کوتاه بروند تا شهر را آماده کنند و بچهها هم با معلم و آشپزباشی راه طولانیتر را انتخاب میکنند.
به نظر شما موشها برای خلاص شدن از اسمشو نبر چه راههای دیگری داشتند؟ آنها باید شهرشان را ترک میکردند؟ چه صحنههایی از فیلم خیلی برایتان ترسناک بود؟ به نظرتان چرا کارگردانها از این صحنههای ترسناک در فیلمهایشان استفاده میکنند؟ شما از چه چیزهایی بیشتر میترسید؟ وقتی میترسید، برای آرام کردن خودتان چکار میکنید؟