دربه‌درها

thumbnail
۱۰ سال به بالا
۸ تا ۱۰ با همراهی والدین
در رامون، ستاره‌های یک محتوا با توجه به تحلیل کلی سنجه‌ها و نظر بررس و با هدف نشان دادن میزان هم‌راستایی آن اثر با نیازهای رشدی و تحولی گروه سنی موردنظر، ارزیابی می‌شود. با نحوه نوشتن بررسی در رامون آشنا شوید

فیلمی عروسکی درباره‌ی پناه گرفتن عروسک‌ها در یک خانه باغ، تلاش برای برملا کردن راز کلاه‌برداری وکیل و جلوگیری از قطع درختان باغ همراه با تلاش و همدلی

سال: 1383
    بررس فیلم: آیلار عباس زاده

    سنجه‌ها

    این بخش، مجموعه ای از سنجه‌های مثبت و منفی است که در هر محتوا بررسی می‌شوند، تعداد بولت‌ها نشانگر کمیت آن سنجه است. با کلیک روی هر سنجه می‌توانید توضیحات مربوط به آن را بخوانید.
اطلاعات بیشتر درباره سنجه‌ها را در لینک زیر ببنیید: هر سنجه نمایانگر چیست؟
    توفان پسری مهربان و دلسوز است. او به جای عموی خود از خانه باغ مراقبت می‌کند تا عمویش به زیارت برود. توفان با دیدن عروسک‌ها حسابی می‌ترسد و از طرفی نگران ورود ناگهانی آقای وکیل است. عروسک‌ها نگرانی توفان را درک می‌کنند و در مواقعی که توفان از آن‌ها می‌خواهد به سرعت در خانه باغ پنهان می‌شوند. عروسک‌ها برای دوستی با توفان و وقت گذراندن کنار او هیجان دارند. دختر همسایه بر خلاف سایر شخصیت‌ها با دیدن عروسک‌ها نمی‌ترسد و با مهربانی از آن‌ها استقبال می‌کند. ماجراجویی‌های عروسک‌ها در کنار دوستی با توفان و دختر همسایه برای کودکان معنادار و قابل‌درک است.
    لیلی، دختر همسایه، برای کمک به سقنقور وارد خانه می‌شود و با مهربانی او را درمان می‌کند، او سقنقور را که ترسیده است آرام می‌کند. لیلی و توفان با قطع درختان باغ مخالف‌اند و با آقای وکیل و خریدار خانه همکاری نمی‌کنند. آن‌ها با همکاری هم و با برملا کردن راز کلاه‌برداری آقای وکیل از باغ و درختان مراقبت می‌کنند. شخصیت‌های داستان با همدلی و حمایت از یکدیگر به مخالفت با تصمیمات آقای وکیل می‌پردازند، برای حل مشکل توفان همفکری می‌کنند و در عین حال به حل اختلافات بین عروسک‌ها می‌پردازند.
    سامانتا، عروسک گربه، برای راضی کردن توفان با عشوه با او حرف می‌زند. موش به گربه علاقه،مند است و در داستان به او تقاضای ازدواج می‌دهد.
    در فیلم از کلمات و عبارات توهین‌آمیز زیادی استفاده شده است. عباراتی مانند؛ بد عنق، بدبخت، از هیکل گندت خجالت بکش، ذلیل مرده‌ها، تو رو سننه، افاده‌ها طبق طبق، بچه پرو، کدوم گوری بودی، زهرمار، قاتل، جانی، دست و پا چلفتی، برو گمشو، کوفت بخوری، جون بکن، غلط می‌کنی، زبون به دهن بگیر ضعیفه، خدا کنه بمیری، چلغوز، برو بزار باد بیاد، خائن، نمک نشناس. عروسک سگ، شخصیتی زن ستیز دارد و سایر شخصیت‌های زن فیلم را ضعیفه خطاب می‌کند. صدای باد معده سقنقور موقعیت طنزی در داستان ایجاد می‌کند.
    درفیلم موضوع حفظ محیط‌زیست، نگهداری از درختان و جلوگیری از قطع آن‌ها نمایش داده می‌شود.
    توفان پسری شمالی است که در فیلم با لهجه‌ی گیلکی صحبت می‌کند و همچنین ترانه‌های محلی گیلکی فیلم توسط عروسک‌ها خوانده می‌شود.
    در این فیلم صحنه‌هایی از ترس و خشونت وجود دارد. در صحنه‌های زیادی بین شخصیت‌ها درگیری فیزیکی رخ می‌دهد. توفان در شبی بارانی وقتی عروسک‌ها را می‌بیند از شدت ترس بی‌هوش می‌شود. او بعد از به هوش آمدن و دیدن دوباره‌ی عروسک‌ها با تفنگ شکاری آن‌ها را تهدید می‌کند. برخی از عروسک‌ها ظاهری ترسناک دارند. موش به گربه تقاضای ازدواج می‌دهد و گربه از عصبانیت با پنجه‌هایش موش را چنگ میزند. گربه از گرسنگی زیاد به موش حمله می‌کند و قصد خوردن او را دارد. توفان سینی چایی داغ را تصادفی بر روی پاهای وکیل می‌ریزد و وکیل می‌سوزد. خریدار خانه از دیدن عروسک‌ها در باغ وحشت می‌کند و گمان می‌کند جن و روح در خانه وجود دارد. خریدار خانه از ترس عروسک‌ها فرار می‌کند و داخل استخر پر از آب می‌افتد و در حالی که شنا بلد نیست دست و پا می‌زند. توفان برای ورود به باغ از دیوار بالا می‌رود، سقوط می‌کند و بیمار می‌شود. وکیل، بچه گربه‌ی همسرش را با عصبانیت بر روی زمین پرت می‌کند. سقنقور یک بادکنک را قورت می‌دهد و در گلویش گیر می‌کند. گربه از عصبانیت می‌گوید: چشمام رو با پنجه‌هام در میارم و می‌ندازم توی سطل آشغال. خریدار خانه شبانه برای خشک کردن درخت‌ها به باغ می‌رود و عروسک‌ها در نقشه‌ای از پیش تعیین‌شده با ظاهری روح مانند او را می‌ترسانند. خریدار خانه بعد از چرخیدن زیاد در باغ غش می‌کند. همسر وکیل با وردنه به داخل اتاق خواب می‌رود و همسرش را در حالی که خواب است کتک می‌زند. صدای داد و بیداد آقای وکیل به بیرون از اتاق می‌آید.

    آنچه والدین باید بدانند

    در بخش آگاهی والدین درباره‌ کلیت محتوا، داستان و نکات مثبت و منفی آن نوشته‌ایم. همچنین به نکاتی اشاره می‌کنیم که ممکن است برای والدین مهم باشند.

    فیلم عروسکی دربه‌درها، درباره‌ی تعدادی از عروسک‌ها است که قصد رفتن به خانه‌ی مادربزرگه را دارند و به اشتباه وارد باغ فرد دیگری می‌شوند. توفان، نگهبان باغ، که تنها برای چند روز به جای عموی خود مسئول نگهداری از باغ است، با عروسک‌ها مواجه می‌شود. او که در ابتدا حسابی ترسیده است، کم‌کم با عروسک‌ها دوست می‌شود و این دوستی سبب می‌شود تا با کمک و همکاری هم اجازه ندهند آقای وکیل باغ را به صورت پنهانی بفروشد. توفان و لیلی با مهربانی در حل مشکلات عروسک‌ها سهیم می‌شوند و همچنین با خشک کردن و قطع درختان باغ مخالفت می‌کنند. در دل داستان شخصیت‌ها با استفاده از مهارت‌های حل مسئله، مسئولیت‌پذیری، دوستی و مشارکت، دردسرهای پیش روی خود را مدیریت می‌کنند.
    در فیلم موقعیت‌هایی از ترس وجود دارد که ممکن است برای کودکان کوچک‌تر دلهره‌آور باشد؛ ظاهر عروسک‌ها ترسناک است. توفان با دیدن آن‌ها در شبی تاریک بی‌هوش می‌شود و در ادامه با تفنگ آن‌ها را تهدید می‌کند. خریدار خانه بارها در باغ عروسک‌ها را می‌بیند و از ترس بی‌هوش می‌شود و فکر می‌کند در خانه جن وجود دارد. عروسک‌ها نقشه می‌کشند تا خریدار خانه را بترسانند. همسر وکیل با وردنه او را می‌زند. وکیل، بچه گربه‌ای را در حیاط خانه پرت می‌کند. او قصد دارد با خشک کردن درخت‌های باغ، خریدار را راضی به خریدن خانه کند. خریدار خانه از ترس درون استخری پر از آب سقوط می‌کند. همچنین شخصیت سگ در داستان نشانه‌هایی از زن ستیزی را در کلام خود دارد و شخصیت‌های مؤنث را ضعیفه خطاب می‌کند. موضوع ازدواج و علاقه موش به گربه در داستان مطرح می‌شود که در دنیای کودکان معنادار نیست. تماشای این فیلم برای کودکان زیر 8 سال پیشنهاد نمی‌شود. برای کودکان بین 8 تا 10 سال هم در صورتی پیشنهاد می‌شود که آن را با همراهی بزرگ‌ترها تماشا کنند تا فرصت داشته باشند در صورت نیاز با هم گفتگو کنند.

    چکیده داستان

    توفان مردی روستایی است که در غیاب عمویش از خانه باغ بزرگی مراقبت می‌کند. یک شب بارانی، عروسک‌های مختلفی که فکر می‌کنند به خانه‌ی مادربزرگه آمده‌اند به آنجا می‌روند. به تدریج عروسک‌های دیگر هم مانند سقنقور، اسی گونزالس، مادر فولادزره، یه كتی، سامانتا و فردی به این خانه پناه می‌برند. توفان که ترسیده است به تدریج، با عروسک‌ها دوست می‌شود، با آن‌ها درد و دل می‌کند و آن‌ها برای حل مشکلاتشان به هم اعتماد می‌کنند. آن‌ها می‌فهمند وکیل می‌خواهد با کلاه‌برداری و در غیاب خواهرزاده‌ی همسرش باغ را بفروشد.

    تصاویر و ویدیو‌ها

    فرصت‌هایی برای گفتگو

    در این بخش موضوعات و سوالاتی را درباره هر محتوا مطرح می‌کنیم که صحبت راجع به آن‌ها می‌تواند برای بچه‌ها و خانواده‌ها مفید باشد و به درک بهتر اثر و موضوعات مطرح شده در آن منجر شود.

    به نظر شما چرا لیلی بر خلاف سایر شخصیت‌ها از عروسک‌ها نمی‌ترسید و خیلی سریع با آن‌ها دوست شد؟
    شما در کدام‌یک از موقعیت‌های داستان ترس را تجربه کردید؟
    کدام‌یک از عروسک‌ها برای شما جذاب‌تر بود؟ کدام ویژگی این عروسک را دوست دارید؟

    مشخصات فیلم و انیمیشن

    کارگردان امیرحسین صدیق
    مدت زمان ۹۳
    کشور سازنده ایران
    بازیگران لیلی رشیدی، محسن قاضی مرادی، مهیار مجیب
    سال انتشار ۱۳۸۳