
فیلمی انیمیشنی و درام دربارهی تلاش خبرنگاری سختکوش برای فهمیدن دلیل اشتیاق کوهنوردان به فتح قلههای دشوار، و آغاز کشش خودش به این کار
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
فیلم انیمیشنی و دوبعدیِ قله ایزدان، براساس مجموعه کتاب مصور ژاپنی با همین نام، اثر جیرو تانیگوچی ساخته شده و در ایران به نام قلهی ایزدان معرفی شده است. داستان فیلم دربارهی خبرنگاری به نام ماکوتو است که برای پیدا کردن پاسخ سوالش دربارهی اولین فاتحان اورست، همراه با کوهنوردی به نام هابو راهی کوه اورست میشود. او در این سفرِ سخت و خطرناک و با کمک هابو متوجه میشود که سوال اصلیاش چیست؛ اینکه چرا کوهنوردان بارها و بارها و با وجود سختیها و خطرات زیاد، به کوهستان برمیگردند و میخواهند قلهها را در پی هم فتح کنند. هابو به ماکوتو نشان میدهد که اهمیتی ندارد چه کسی اولین بار اورست را فتح کرده است. چیزی که مهم است میل سیریناپذیر به طی کردن مسیری است که به فتح قله میانجامد. ماکوتو در پایان فیلم میفهمد که برای کوهنوردان، قلهها پلههایی برای آغاز کوهنوردی دوبارهاند که بعد از فتح آنها همچنان باید به مسیر ادامه داد.
بخش عمدهي فیلم در کوهستانهای مرتفع و پوشیده از برف میگذرد و کوهنوردان در مسیر صعود به قله با خطرات زیادی چون سقوط از ارتفاع بلند، معلق ماندن بین زمین و هوا، گیر کردن زیر بهمن، زخمی شدن، و کبودی و قطع انگشتان مواجه میشوند و حتی جانشان را از دست میدهند. پسری که در یک سفر با هابو همنورد است، از صخرهای بلند سقوط میکند و برای اینکه برای هابو دردسر درست نکند طنابش را پاره میکند و به درهی عمیقی پرت میشود. به نظر میرسد هابو هم دربارهی او همچین تصمیمی گرفته است. خود هابو هم در آخرین صعودش به قله در برفها گیر میکند و میمیرد. تماشای این فیلم برای کودکان زیر ۱۲ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان و نوجوانان ۱۲ تا ۱۴ سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که آن را همراه بزرگترها تماشا کنند تا هم احساس امنیت کنند و هم فرصت داشته باشند در صورت نیاز با هم گفتوگو کنند.
چکیده داستان
خبرنگاری به نام ماکوتو فوکاماچی که برای نشریهای در ژاپن کار میکند، با این مسئله مواجه میشود که ممکن است کوهنوردی به نام مالوری که هفتاد سال پیش به سمت اورست حرکت کرد و جسدش در نزدیکیهای قله پیدا شد، اولین فاتح اورست بوده باشد. او در مسیر پیدا کردن پاسخ، با کوهنوردی مرموز به نام هابو آشنا میشود که مدتهاست کسی او را ندیده است. ماکوتو تصور میکند دوربین عکاسی مالوری پیش هابو است و با دیدن عکسهای دوربین میتواند بفهمد مالوری به قله رسیده است یا نه. او سرانجام هابو را پیدا میکند و با اصرار، او را راضی میکند تا در صعود به قله همراهیاش کند و از او عکس بگیرد. در بین راه شرایط جوی نامساعد میشود و ماکوتو مجبور میشود برگردد، اما هابو هیچوقت برنمیگردد. دوست هابو دوربین مالوری را همراه یک نامه از هابو به ماکوتو میدهد و او با دیدن عکسهای دوربین به جواب سوال اصلیاش میرسد که چرا کوهنوردانی چون مالوری و هابو بارها و بارها به کوهستان برمیگردند و قلهها را یکی پس از دیگری فتح میکنند.
فرصتهایی برای گفتگو
به نظرتان چرا هابو معتقد بود اهمیتی ندارد چه کسی اولین بار اورست را فتح کرده است؟
شما فکر میکنید چرا کوهنوردان هر بار قلههای بلندتری را فتح میکنند؟ این کار را برای رکورد زدن انجام میدهند؟ یا از به خطر انداختن جانشان لذت میبرند؟ پاسخ فیلم به این سوال چه بود؟
به نظر شما چرا هابو میخواست طناب پسر جوانی را که سقوط کرده بود قطع کند؟ شما اگر در موقعیت هابو قرار بگیرید چه تصمیمی میگیرید؟