
فیلمی سینمایی دربارهی دلال سهامی ورشکست شده، به قتل رسیدن تعداد زیادی آدم، و تلاش پلیس برای پیدا کردن قاتل
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
فیلم سینمایی لحظهای که مرده به هوش میآیی ماجرای دلال سهامی است که ورشکست شده است و نزدیکی خانهی دلین، یکی از همکلاسیهای قدیمش خانهای میگیرد. راس تماسهای مشکوکی دریافت میکند و خیلی زود پدر دلین به قتل میرسد. این فیلم مضمون طمعکار بودن و عاقبت حرص و طمع را پررنگ میکند.
فیلم پر از موقعیتهای دلهرهآور است و تماشای آن برای افراد کوچکتر ممکن است آزاردهنده باشد. در فیلم چند نفر به قتل میرسند، انگشت پای یکی از شخصیتها با قیچی آهنبر قطع میشود، پاشیده شدن خون، دروغ گفتن و فرار از دست پلیس بارها دیده میشود. دلین و راس به هم علاقهمند میشوند. نوشیدن مشروبات الکلی بارها به نمایش درمیآید. تماشای این فیلم برای نوجوانهای 18 سال به بالا پیشنهاد میشود.
چکیده داستان
راس پاتر دلال سهامی است که ورشکست شده، و به همین خاطر آدمهای زیادی پولهایشان را از دست دادهاند. او در نزدیکی خانهی دلین و پدرش خانهای میگیرد. تلفنهای مشکوکی به راس میشود. خیلی زود پدر دلین به قتل میرسد. لوشز، همکار دلین در کافه، پدر دلین را به قتل رسانده تا دلین بتواند از پول بیمهی عمر پدرش برای دادن بدهیهایش استفاده کند. لوشز که خودش به دو نفر بدهی دارد و از طرف آنها تهدید میشود، پولش را از دلین میخواهد. دلین او را هم به قتل میرساند. راس که متوجه ماجرا میشود، بازرس را به قتل میرساند تا از دلین سهمخواهی کند، ولی دلین راس را میکشد. پرنی که کل ماجرا را فهمیده، با دلین تماس میگیرد و از او میخواهد سهمی را به او بدهد. دلین دو نفر طلبکار لوشز را سراغ او میفرستد. آن دو نفر به دست پرنی به قتل میرسند. نهایتاً دلین پرنی را هم میکشد و پلیس او را دستگیر میکند.
فرصتهایی برای گفتگو
به نظرتان طمع داشتن چه اثری در زندگی آدمها میگذارد؟
فکر میکنید هر کدام از شخصیتها باید چه کارهایی میکردند که هیچکدام از این اتفاقها نیفتد؟
مهمترین درسی که از این فیلم گرفتید چه بود؟