
انیمیشنی کمدی دربارهی آرزوی یک پسربچه برای داشتن همبازی، دردسرهای تک فرزندی و مسائل خواهری و برادری
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
لکلکها یک انیمیشن کامپیوتری سهبعدی است که با الهام از یک افسانهی غربی در پاسخ به این سوال که «بچهها از کجا میآیند؟» ساخته شده است. داستان با روایت آرزوی یک پسر کوچک که تکفرزند است، آغاز میشود. او دوست دارد یک همبازی داشته باشد؛ یک برادر که بتواند تنهایی ناشی از پرمشغله بودن والدینش را با کمک او از بین ببرد. مفاهیم و موضوعات متعددی که در زندگی کودکان چالش ایجاد میکنند، در فیلم مطرح شدهاند؛ مسائلی چون تکفرزندی، وقتگذرانی والدین و کودک، تداخل نقش والد با کار، کودک یتیم و سوال اصلی یعنی «کودکان از کجا میآیند؟». اهمیت دادن به خانواده، قدر دانستن دوران کودکی، گرامیداشت رابطهی خواهران و برادران، همکاری و تلاش و استقامت برای رسیدن به هدف و محبت و مهربانی، در صحنههای متعددی از فیلم به تصویر کشیده شدهاند.
ریتم تند فیلم و چاشنی هیجان و ترس ممکن است باعث شود کودکان در سنین پایین، درک درستی از خط سیر داستان نداشته باشند. ترس و اضطراب در صحنههای مختلف فیلم تکرار میشود: پرت شدن از بلندی، خراب شدن وسایل نقلیهی پرنده، برخورد رئیس با پرندههای کوچک و گلهی گرگها. سقوط کارخانه به اعماق اقیانوس و به تصویر کشیده شدن غیرمستقیم مرگ رئیس نیز ممکن است ذهن کودک را مغشوش کند. نکتهی قابل توجه دیگر این است که افسانهی لکلکها برای فرهنگ ایرانی ناآشنا است. با وجود ظاهر کودکانهی این مفهوم، سوالات زیادی هست که باید آمادگی برخورد مناسب با آنها در والدین وجود داشته باشد. تماشای این فیلم برای کودکان زیر ۷ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان ۷ تا ۹ سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که فیلم را با همراهی والدین تماشا کنند. این همراهی، فرصت گفتوگو در مورد مسائل مطرح شده در فیلم را فراهم میکند.
چکیده داستان
لکلکها بستههای فروشگاه آنلاین کورنراستور را تحویل میدهند. این تشکیلات توسط هانتر، سردستهی لکلکها اداره میشود، اما او آماده است که مسئولیت را به جونیور، لکلک جوانتری که یک پرندهی کارآزموده است و سنش هم آنقدر هست که روزهای تولید کودک را به خاطر بیاورد، بسپارد. یکی از نوزادان یادآور آن روزها به نام تولیپ که لکلکش بسیار شیفتهاش شده و به جای اینکه تحویلش دهد، خودش او را بزرگ کرده، اکنون ۱۸ ساله است. زمانی که میخواستند او را بر خلاف میلش، به دنیای انسانها بفرستند، اشتباهاً به یک پسربچهی تنها که درخواست یک برادر کوچک داده بود، پاسخ میدهد و دستگاه قدیمی را برای ساختن یک نوزاد جدید روشن میکند. در مدتی که تولیپ و جونیور سعی میکنند نوزاد را محرمانه تحویل دهند، پسربچه والدینش را که معتاد به کارند، آموزش میدهد که وقت بیشتری با او بگذرانند.
فرصتهایی برای گفتگو
عضو یک خانواده بودن یعنی چه؟ به نظر شما اعضای یک خانواده حتماً باید با هم در ارتباط باشند؟ چه کسانی برای شما خانواده محسوب میشوند؟
دوست دارید به عنوان یک خانواده، چه فعالیتهای مشترکی با هم انجام دهید؟ چه وقتهایی از بودن کنار خانواده بیشتر لذت میبرید؟
به نظرتان جونیور چگونه توجه خود را از ارتقا و رئیس شدن به تحویل نوزاد دختر معطوف کرد؟ این تصمیم از نظر شما درست بود یا نه؟