
فیلمی انیمیشنی و اکشن دربارهی دو مأمور مخفی و دوستی و همکاری آنها، همراه با تلاش یک دکتر فداکار برای نجات گونههای در حال انقراض از گرمایش زمین
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
این فیلم انیمیشنی کامپیوتری دربارهي دو مأمور مخفی به نامهای ولادیمیر و هکتور است که موظف شدهاند از یک مجموعهی محرمانه مراقبت کنند. کسانی که بعداً هویت آنها مشخص میشود، به آنجا حمله کرده و مادهی بسیار مهمی را که فوق سرّي است، از آنجا میدزدند. ولادیمیر و هکتور به جستوجوی آنها میروند و درگیر یک ماجرای چندوجهی در مورد نجات موجودات در حال انقراض از گرمایش کرهی زمین توسط یک دکتر و انتقام یک رئیس ارشد پلیس از او میشوند. در نهایت، این دو مأمور به همراه کادر بیمارستان موفق میشوند رئیس پلیس را شکست دهند. از موضوعاتی مثبتی که میتواند توجه مخاطب را به خود جلب کند، رابطهی دوستانهای است که به تدریج بین ولادیمیر و هکتور ایجاد میشود. این دو که در ابتدای مأموریت به دلیل غرور و خودبرتربینی ِ ولادیمیر با هم ناسازگارند، در طول مبارزهی مشترکشان به یکدیگر بسیار علاقهمند میشوند. کار گروهی و تلاش مشترک برای کسب موفقیت از مضامینی است که در این فیلم بر آن تآکید شده است. اشاره به موضوع گرمایش کرهی زمین و از بین رفتن بعضی از موجودات به واسطهی آن، هرچند بیشتر کارکرد داستانی دارد، اما میتواند الهامبخش باشد.
در مسیر انجام مأموریت، ولادیمیر و هکتور با اتفاقات خشونتآمیز بسیاری مواجه میشوند. شخصیتهای اصلی فیلم بارها درگیر مبارزه با سلاحهای پیشرفته شده و در خطر نابودی قرار میگیرند؛ برای مثال، رئیس پلیس با سلاحی که با آن گونههای نادر و کمیاب را تبدیل به یخ میکند، بارها به شخصیتها حمله میکند. یکی از شخصیتهای زن، بازیگریست که به خواست کارگردان فیلم بعدیاش، تصمیم دارد عمل زیبایی روی صورتش انجام دهد و هکتور که بسیار به او علاقهمند است و در طول فیلم بارها به او ابراز علاقه میکند، مخالف این موضوع است. به طور کلی، روی بُعد جنسی چهره و اندام او بسیار تأکید میشود. تماشای این فیلم برای کودکان کوچکتر از ۹ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان ۹ تا ۱۱ سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که آن را با همراهی والدین تماشا کنند تا فرصت داشته باشند در مورد موضوعات داستان با هم گفتوگو کنند.
چکیده داستان
گربهای به نام ولادیمیر یک مأمور مخفی بسیار حرفهای است که خرابکاریهای زیادی به بار میآورد؛ به همین دلیل برای تنبیه، او را به یک ناو در خاورمیانه میفرستند تا به همراه مأمور دیگری که موشی به نام هکتور است، از آنجا مراقبت کنند. در یکی از روزهای مراقبت، موجوداتی به آنجا حمله کرده و موادی را که از اهمیت بالایی برخوردارند و محرمانه هستند، میدزدند. رئیس ولادیمیر و هکتور از آنها میخواهد که مسببین این عمل را پیدا کنند؛ در غیر این صورت اخراج خواهند شد. ولادیمیر و هکتور عاملین این دزدی را که در یک بیماستان، مشغول عملیات مخفی هستند، پیدا میکنند و متوجه میشوند که مسئول این عملیات مخفی، دکتر بیمارستان است. او در حال انجام پروژهای برای نجات دادن طبیعت و موجودات از آسیبهای گرمایش کرهی زمین است. رئیس ولادیمیر و هکتور نیز به طور مخفیانه در حال جنگیدن با دکتر و از بین بردن گونههای نادر و کمیاب حیوانات است.
فرصتهایی برای گفتگو
به نظر شما چه چیزی تا اواسط فیلم باعث میشد که ولادیمیر به هکتور بیعلاقه باشد؟ نظر او چگونه در طول فیلم تغییر کرد؟
فکر میکنید وجود مبارزه و درگیریهای بسیار در این فیلم لازم بود؟ بدون این مقدار خشونت، فیلم برایتان جذابیت داشت؟
دربارهی گرمایش کرهی زمین چه اطلاعاتی به دست آوردید؟ به نظر شما چه کارهای تأثیرگذاری در دنیای واقعی در این زمینه میتوان انجام داد؟