
فیلمی تاریخی دربارهی شاهزادهای اسکاتلندی و تلاش او برای احیای حق پادشاهی و ایجاد صلح
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
این فیلم که براساس بیوگرافی از ملکهی اسکاتلند به نام “زندگی حقیقی ماری استوارت”، اثر جان گایز نوشته شده است، داستان زندگی شاهزادهای اسکاتلندی به نام ماری است. او که در کودکی به فرانسه رفته و با شاهزادهای فرانسوی ازدواج کرده است، پس از مرگ همسرش مجدد به اسکاتلند مراجعه میکند. ماری برای احیای حق خود به عنوان وارث تاج و تخت، از ملکهی اسکاتلند، الیزابت، تقاضای دیداری میکند که مورد قبول واقع نمیشود. ماری قصد دارد اعتماد الیزابت را به خود جلب کند، اما الیزابت به علت حسادتی قدیمی، تن به دوستی و مراوده با او نمیدهد و تاجاییکه میتواند او را نادیده میگیرد. ماری ناامید نمیشود و تلاش میکند تا اوضاع را تحت کنترل خود دربیاود. او بارها در مبارزات شکست میخورد، ولی در دل عمیقا باور دارد که موفق خواهد شد. ماری قلب مهربانی دارد و نه فقط نفع خود، بلکه بهدنبال منفعت همهی مردم سرزمینش است و در تلاش است صلح و اتحاد را برای مردم کشورش به ارمغان بیاورد. او با شجاعت در مقابل مخالفان ایستادگی میکند و با اعتمادبهنفس بالا و ذهن هوشیارش موفق میشود اطرافیانش را تحت تاثیر قرار بدهد و نفوذ بالایی در بین دربار بهدست آورد. ماری در ناملایمات و سختیها سعی دارد روحیهی قوی و محکم خود را حفظ کند و حتی در مقابل مرگ نیز روحیهاش را نمیبازد و این میراث را برای فرزندش نیز به جا میگذارد. فیلم بر ارزش و اهمیت دگرخواهی، شجاعت در رسیدن به خواستهها و تاثیرگذاری بر دیگران تاکید دارد و نتایج منفی خودخواهی و جاهطلبی انسانها را نمایش میدهد.
در فیلم موقعیتهای خشنی وجود دارد؛ جنگ بین سربازان و محافظان دربار با استفاده از سلاحهایی چون شمشیر، خنجر و تفنگ. ماموران دربار به اتاق ملکه حمله میکنند و یکی از خدمتگزاران او را با ضربات متعدد چاقو به قتل میرسانند. در قصر آتشی به راه میافتد و مردی با طناب، توسط درباریان خفه میشود. ماری در اثر اتهامات مختلف از قصر تبعید میشود و درنهایت توسط حکم ملکه برای اعدام و قطع سرش با شمشیر فراخوانده میشود. این صحنه اگرچه بهطور مستقیم ترسیم نمیشود، ولی حسی دلهرهآرو با خود به همراه دارد. عشقی عمیق بین الیزابت و نامزدش وجود دارد. این حس با در آغوش کشیدن، رقصیدن، بوسه و کنار هم خوابیدن جلوه میکند. برخی مردان دربار، زیبایی ماری را مورد تحسین قرار میدهند و به او نگاههای معناداری میاندازند. برخی لردها و مردان مرفه از ماری خواستگاری میکنند و ماری در نهایت ازدواج میکند و بچهدار میشود. صحنهی زایمان و تولد فرزند ماری نیز در بخشی از فیلم ترسیم میشود. موضوع توطئه و خیانت بین درباریان، پادشاهی، جکومت، تلاش برای کسب قدرت و رقابت بر سر تاج و تخت نیز از موضوعات جهان بزرگسالی به حساب میآید.
چکیده داستان
ماری، شاهزادهی کاتولیک سرزمین اسکاتلند، در کودکی به فرانسه فرستاده میشود و در 18 سالگی، پس از مرگ همسرش، مجدد به اسکاتلند بازمیگردد تا وارث تاج و تخت شود. او به دخترعمویش، الیزابت، ملکهی اسکاتلند، نامهای مینویسد و برای ایجاد صلح و اتحاد در سرزمینشان از او تقاضای دیدار میکند. مشاوران الیزابت او را از این دیدار منع میکنند. آنها برای مهار ماری از کسب قدرت، او را به ازدواج یکی از لردها در میآورند. ماری از این ازدواج صاحب پسری میشود و قدرتش از الیزابت که بدون فرزند است، بیشتر میشود. الیزابت ماری را به جایی دور تبعید میکند و در نهایت حکم اعدام او را صادر میکند. فرزند ماری سالها بعد بر تخت پادشاهی مینشیند و آرزوی مادرش را که برقراری صلح بود محقق میکند.
فرصتهایی برای گفتگو
فکر میکنید چرا الیزابت به ماری حسادت میکرد؟
ماری را چگونه شخصیتی ارزیابی میکنید؟ خصلتهای مثبت و منفی او چه بود؟
به نظر شما درنهایت ماری پیروز شد یا الیزابت؟ از نظر شما موفقیت چگونه تعریف میشود؟