ما می‌توانیم قهرمان باشیم

داستان فیلم سینمایی ما می‌توانیم قهرمان باشیم، درباره‌ی بچه‌های چند ابرقهرمان است که همه، قدرت‌های خارق‌العاده‌ی والدین‌شان را دارند به جز یکی به نام میسی که دختری معمولی است. آن‌ها قرار است والدین‌شان را که در چنگال بیگانه‌ها اسیر شده‌اند نجات دهند. میسی در این ماموریت متوجه می‌شود که قدرت ذاتی او رهبری است و با راهنمایی‌های مادربزرگش، بچه‌ها را رهبری می‌کند تا برای مبارزه با بیگانگان آماده و هماهنگ شوند. آن‌ها در نهایت متوجه می‌شوند که همه‌ی این ماجرا نقشه‌ی بزرگ‌ترها بوده تا آن‌ها را برای قهرمان شدن آماده کنند. فیلم نشان می‌دهد که بچه‌ها قهرمان‌های تازه‌ی دنیا هستند و دنیا قرار است به دست آن‌ها نجات پیدا کند.
در طول فیلم بچه‌ها در حال زد و خورد و مبارزه‌ با دشمنان فرضی و بیگانگان هستند. پرت شدن، سقوط و برخورد با ساختمان‌ها و اشیا بارها اتفاق می‌افتد ولی کسی آسیب نمی‌بیند. بیگانگان موجوداتی شبیه هشت‌پا هستند که پاهایشان را دور افراد می‌پیچند. آن‌ها والدین بچه‌ها را اسیر می‌کنند و بچه‌ها باید با نجات آن‌ها برای نجات مردم و دنیا آماده شوند که موضوعی بزرگسالانه است و به دنیای کودکان ارتباطی ندارد. همه‌ی بچه‌ها قدرت‌های ابرقهرمانی دارند و تنها بچه‌ای که به ظاهر معمولی است، قدرت ذاتی رهبری دارد و بارها اشاره می‌شود که او ذاتاً رهبر است؛ انگار تنها بچه‌هایی با توانمندی‌های غیرعادی و خاص می‌توانند قهرمان باشند. یکی از شخصیت‌های زن که رییس ابرقهرمان‌هاست لباسی با یقه‌ی خیلی باز پوشیده که بخش‌هایی از سینه‌هایش را نشان می‌دهد. او آرایشی غلیظ و حرکات و رفتارهایی اغواگرانه دارد. تماشای این فیلم برای کودکان زیر ۸ سال پیشنهاد نمی‌شود. برای کودکان ۸ تا ۱۰ سال هم در صورتی پیشنهاد می‌شود که فیلم را همراه والدین تماشا کنند تا فرصت داشته باشند در صورت نیاز با هم گفت‌وگو کنند.