مخفیگاه

فیلم سینمایی”مخفیگاه” درباره‌ی زندگی پسری جوان به نام پرهام است که پدر و مادر خود را از دست داده است و به تنهایی زندگی می‌کند. او که برای تسویه بدهی مالی بزرگش با دوچرخه کار می‌کند در یک تصادف با نیکی دختر پارکور کار آشنا و در ادامه وارد گروه خلاف‌کار نیکی و دوستانش می‌شود. اعضای گروه با استفاده از مهارتشان در پارکور به دزدی اجسام گران‌بها می‌پردازند و از این راه هزینه‌های زندگی خود را تأمین می‌کنند. پرهام و نیکی که به یکدیگر علاقه‌مند شده‌اند، با مخالفت پدرام، رئیس گروه، مواجه می‌شوند. پرهام مهربان، مسئولیت‌پذیر و سخت کوش است. او از زندگی در گاراژ و یا پشت‌بام خانه‌ها شکایتی ندارد، زندگی خود را پذیرفته است و سعی می‌کند از نیکی حمایت کند. یادگیری ورزش پارکور به او اعتماد به نفس می‌دهد و به زندگی روزمره‌اش جذابیت می‌بخشد.
در فیلم صحنه‌های زیادی از ترس و خشونت وجود دارد. کیان پرهام را از پشت‌بام آویزان می‌کند تا بدهی مالی خود را تسویه کند. پرهام با دوچرخه‌اش با یک تاکسی تصادف می‌کند. در حین انجام حرکات پارکور در پشت‌بام گیر می‌افتد. افراد در مأموریت‌ها باهم درگیر می‌شوند، با اسلحه به هم شلیک می‌کنند و در صحنه‌های متعددی شخصیت‌ها به قتل می‌رسند. جنازه‌ی کیان درحالی‌که خون‌ریزی می‌کند، نمایش داده می‌شود. موضوعاتی چون دزدی، نزول‌خوری، مصرف مواد مخدر، قتل و گروگان‌گیری در داستان وجود دارد که مربوط به دنیای بزرگ‌سالان است.