فیلم مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه دومین بازآفرینی در میان مجموعه فیلمهای مرد عنکبوتی به شمار میآید. در این فیلم، پیترِ نوجوان بیصبرانه مشتاق است تا در کنار تونی استارک در مأموریتهای ابرقهرمانی شرکت کند و حتی از درس و مدرسه به خاطر مبارزه با افراد شرور صرفنظر میکند، اما استارک، در مقابل، میخواهد او در امنیت کامل به تحصیل بپردازد. پیتر مخفیانه به ماجراجوییهای خود ادامه میدهد تا جایی که خرابکاری بزرگی به بار میآورد و شایستگی داشتن لباس ابرقهرمانی را از دست میدهد. او میآموزد لباس به او قدرت نمیدهد بلکه تنها ابزاری است تا او راحتتر بتواند از قدرت ماورایی خود برای نجات انسانها استفاده کند. او به خطر بزرگی پی برده، اما بزرگترها به دلیل مشغلههای زیاد حاضر به شنیدن صحبتهای او نیستند؛ در نتیجه، خودش به تنهایی وارد عمل میشود و به بقیه ثابت میکند شایستگیهای یک ابرقهرمان را دارد. فیلم با نمایش جنبههای مختلف زندگی یک ابرقهرمان و تجربهی او از موفقیت، شکست، دوستی و عشق، بر مسئولیتپذیری و رشد فردی تأکید میکند. این فیلم نیز، همچون همهی فیلمهای ابرقهرمانی، صحنههای خشن و ترسناک متعددی دارد که به مدد جلوههای ویژه کاملاً واقعی به نظر میرسند. ابرقهرمان داستان در صحنههای مختلف از ارتفاع سقوط میکند یا در خطر مرگ قرار میگیرد. صحنههای غافلگیرکنندهی متعددی در فیلم وجود دارد که ممکن است باعث اضطراب کوچکترها شود؛ به ویژه، زغال شدن یک نفر با تفنگ فوق پیشرفته و سقوط هواپیما به سمت برجهای مسکونی. ابرقهرمان همواره با به خطر انداختن خود در آخرین لحظات جلوی فاجعه را میگیرد. همچنین، روابط عاشقانه میان نوجوانها در فیلم بسیار پررنگ، و با نگاهها و حرفهای معناداری همراه است. تماشای فیلم برای کودکان کوچکتر از ۱۲ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان و نوجوانان ۱۲ تا ۱۴ سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که فیلم را با همراهی بزرگترها تماشا کنند تا فرصت گفتوگو دربارهی موضوعات داستان را داشته باشند.
پیتر پارکر نوجوان میخواهد هر چه زودتر به گروه تونی استارک بپیوندد و در مأموریتهای ابرقهرمانی مشارکت کند، اما استارک، در مقابل، میخواهد او در امنیت کامل به درس و مشقش برسد. پیتر هر شب مأموریتهای ابرقهرمانی خود را دنبال میکند و در یکی از همین شبها با دزدانی روبهرو میشود که اسلحههای پیشرفته و قدرتمندی دارند. در نهایت، او موفق میشود گروهی را ردگیری کند که با دستیافتن به ابزارها و دستگاههای انتقامجویان این اسلحهها را میسازند. تلاش او برای مقابله با آنها و تجربهی موفقیت و شکست در این راه باعث رشد او میشود.
خشونت در فیلمهای ابرقهرمانی چه تفاوتی با فیلمهای دیگر دارد؟ آیا میتوان خشونت را با توجه به پیامدهای متفاوتش به انواع مختلفی دستهبندی کرد؟ آنجا که تونی میگوید «اگر بدون لباس هیچ چیز نیستی، نباید آن را داشته باشی» به چه معناست؟ این حرف چطور به پیتر کمک کرد؟ به نظر شما، اگر تونی یا هپی زودتر یا بهتر به حرفهای پیتر گوش میکردند، داستان چگونه رقم میخورد؟