
فیلمی انیمیشنی دربارهی ترس پسری از آب، پیدا کردن کتابی جادویی و تلاش او برای مقابله با ترسهایش
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
فیلم انیمیشنی ناهوئل و کتاب جادویی ماجرای پسری به اسم ناهوئل است که ترسهای زیادی دارد. او مادرش را از دست داده است و از آب میترسد. ناهوئل روزی کتابی جادویی پیدا میکند و توی کتاب، وردهایی جادویی برای شجاع بودن پیدا میکند. ناهوئل برای خوشحال کردن پدرش کتاب را برمیدارد، ولی غافل است از اینکه جادوگر سیاه هم دنبال آن کتاب است. این فیلم تلاش پسر نوجوانی است که میخواهد بر ترسهایش غلبه کند. او دوست دارد پدرش را خوشحال کند. به خاطر ترسهایی که دارد، پدرش هم رابطهی خوبی با او ندارد. ولی وقتی ناهوئل تلاشش را میکند، هم بر ترسهایش غلبه میکند هم رابطهاش با پدرش درست میشود. او تجربههای زیادی به دست میآورد و مرحلهای از بلوغ روانی را پشت سر میگذارد.
این فیلم حاوی تصاویر و موقعیتهای ترسناکی است که ممکن است کودکان کوچکتر را آزار دهد. ناهوئل ناخواسته با جادوگر قدرتمندی روبهرو میشود که میخواهد پادشاه دریا را فرا بخواند تا سیل همه جا را با خود ببرد. او برای به چنگ آوردن کتاب جادو، پدر ناهوئل را زندانی میکند. نبرد بین ناهوئل و جادوگر بارها اتفاق میافتد. آدمهای بزرگ در چند موقعیت سرِ ناهوئل کلاه میگذارند و بچههای قلدر او را اذیت میکنند. لحن صحبت کردن بعضی از شخصیتها توهینآمیز است و به طور کل مفهوم نجات پدر یا سرزمین از مفاهیمی است که ربط چندانی با دنیای کودک و نوجوان ندارد.
چکیده داستان
زمانی که ناهوئل به دنیا میآید، مادرش در کشتی سر زایمان از دنیا میرود. ناهوئل در حالی بزرگ میشود که از دریا میترسد و نمیتواند به پدر در کار ماهیگیری کمک کند. روزی ناهوئل کتابی جادویی پیدا میکند که به نظر میآید کمک میکند او بر ترسهایش غلبه کند، ولی جادوگر سیاه که همیشه دنبال آن کتاب است، کاری میکند کشتی پدر ناهوئل غرق شود و پدر ناهوئل را اسیر میکند. ناهوئل با جادوگر مهربانی آشنا میشود و او دختر جوانی را که برایش کار میکند، همراه ناهوئل میفرستد تا جادوگر سیاه را شکست دهند. آنها با اتفاقات زیادی مواجه میشوند و در این بین ناهوئل باید بر ترسهایش غلبه کند، در غیر اینصورت جادوگر سیاه پدرش را میکشد. آنها با تلاش زیاد جادوگر و هدفهای شیطانیاش را شکست میدهند و به خانه برمیگردند.
فرصتهایی برای گفتگو
آیا تا به حال مثل ناهوئل از آب، تاریکی یا چیز دیگری ترسیدهاید؟ به نظرتان راه مقابله با این ترسها چیست؟
ابتدای فیلم رابطهی ناهوئل و پدرش خوب نیست، ولی در آخر رابطهی آنها خوب میشود. فکر میکنید چه عاملی باعث شد رابطهی آنها خوب شود؟
اگر کتابی جادویی پیدا کنید، دوست دارید کدام ویژگی وجودتان را با کمک کتاب تقویت کنید؟ چرا؟