
فیلمی انیمیشنی و ماجراجویانه دربارهی یک بچهزنبور و دوستانش و حضور آنها در یک مسابقهی تعیینکننده در دنیای حشرات، همراه با تجربهی کار گروهی و خودباوری
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
این فیلم انیمیشنی کامپیوتری قسمت دوم از فیلمی به همین نام است. در این قسمت، بچهزنبوری به نام نیکو همراه با دوستش نیک، باید برای جلوگیری از تصرف نیمی از محصول سالانهي کندو از طرف امپراطور تمام کندوها که امپراطوریس نام دارد، در مسابقات عسلی شرکت کرده و مقام نخست را کسب کنند. امپراطوریس برای آنکه تیم نیک و نیکو هرچه سریعتر شکست بخورند، از مرغزار آنها موجوداتی را به عنوان همراه انتخاب میکند که به نظر ناتوان میرسند، اما آنها در جریان مسابقات یاد میگیرند که هر کدامشان خصوصیت منحصربهفردی دارند و اگر خود را باور کنند و به هم کمک کنند، میتوانند موفق شوند. نیکو که زنبور شجاع و از خودگذشتهای است، برای پیروزی در مسابقات و نجات دادن محصولات کندو بیش از اندازه هیجان دارد و این باعث میشود گاهی تکروی کرده و دچار اشتباهاتی شود، اما با کمک اعضای تیم و راهنماییهای ملخی به نام چهاردست، متوجه اشتباهاتش میشود و سعی میکند آنها را جبران کند. صداقت و از خودگذشتگیهای نیک و نیکو و تیم مرغزار باعث میشود امپراطوریس و دیگرانی که در طول فیلم با آنها دشمنی میکردند، در نهایت به کمک آنها بیایند، خصومتها و کینههایشان را کنار بگذارند و رابطهای دوستانه با هم برقرار کنند. کار گروهی، باور به تواناییهای خود، تلاش برای اهداف مثبت، پذیرش بهموقع اشتباهات و سعی در جبران آنها، از موضوعات مورد تأکید در این فیلماند.
در طول مسابقات و رقابتها بعضی از شخصیتها با موانعی طبیعی برخورد کرده، سقوط میکنند یا در جایی گیر میافتند. در لحظات پایانی مسابقهی آخر، اعضای تیم مقابل در تارِ یک عنکبوت گیر میافتند، اما پیش از آنکه توسط عنکبوت بلعیده شوند، نجات پیدا میکنند. همچنین، تلاش امپراطوریس برای تصرف محصول سالانهی کندو و بهرهکشی از زنبورهای کندوهای مختلف، به دنیای کودکان ارتباطی ندارد. تماشای این فیلم برای کودکان کوچکتر از ۴ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان ۴ تا ۶ سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که آن را با همراهی والدین تماشا کنند تا هم احساس امنیت کنند و هم فرصت داشته باشند در مورد مسائل خشن یا غمانگیز داستان با هم گفتوگو کنند.
چکیده داستان
امپراطوریس که خواهر ملکه و امپراطور تمام کندوهاست، در ازای گرفتن نیمی از محصول سالانهي عسل مرغزار پاپی، که باعث خواهد شد در زمستان دیگر غذایی نداشته باشند، آنها را به مسابقات عسلی دعوت میکند. نیکو بچهزنبوری است که با خصلتهای شخصیتی شجاعانهی خود تصمیم میگیرد جلوی این اتفاق را بگیرد. او به همراه دوستش نیک به ملاقات امپراطوریس رفته و تلاش میکند او را قانع کند که از گرفتن محصول کندوی آنها صرفنظر کند. امپراطوریس به او میگوید اگر بتواند در مسابقات عسلی مقام نخست را کسب کند، از گرفتن عسل کندوی آنها منصرف خواهد شد. از طرف امپراطوریس، موجوداتی برای همراهی تیم نیک و نیکو انتخاب میشوند که تنبل و ناکارآمد به نظر میرسند. اعضای تیم مقابل نیز سعی میکنند نیک و نیکو و تیمش را با دشواریهای بسیاری مواجه کنند. اما انگیزهی نیکو برای بردن مسابقات بسیار بالا است و اعضای تیمش هم کمکم تواناییهای خود را میشناسند و روحیهی بالاتری پیدا میکنند.
فرصتهایی برای گفتگو
به نظر شما چرا نیکو از صحبت کردن با امپراطوریس نمیترسید؟ اگر شما جای او بودید چگونه با امپراطوریس حرف میزدید؟
فکر میکنید چرا تیم مرغزار پاپی با اینکه آماده نبود، در مسابقات برنده میشد؟ تیم ویولت در این مسابقات چه چیزهایی یاد گرفتند؟ نیکو چگونه به آنها نشان داد که چیزهای مهمتری از بردن در مسابقه هم وجود دارند؟ چه چیزهایی برای شما مهمتر از بردن در مسابقه است؟
نیکو در طول فیلم تلاش میکرد دیگران را ترغیب و تشویق کند و این کارِ او نتیجهی مسابقه را تغییر داد. شما در اطرافتان کسی را میشناسید که نیاز به تشویق داشته باشد تا کاری را انجام دهد؟ چگونه میتوانید او را ترغیب و تشویق کنید؟