داستان این انیمهی سینمایی دربارهی راکونهایی است که در منطقهای جنگلی در ژاپن زندگی میکنند. راکونها که همیشه به دنبال استراحت و تفریحاند، با مشکل بزرگی روبهرو شدهاند؛ پروژهی گسترش شهری در اطراف شهر پوم پوکو سبب شده جنگلِ محل زندگی آنها بهمرور از بین برود و دیگر جایی برای زندگی و غذایی برای خوردن نداشته باشند. راکونها تصمیم میگیرند برای نجات جنگل تنبلی را کنار بگذارند و از تواناییهایشان استفاده کنند. آنها که موجوداتی افسانهای هستند، از زمانهای قدیم توانایی تبدیل شدن به هر چیزی، حتی انسانها را داشتهاند. بزرگان قبیله با انتقال این دانش، گروه بزرگی از راکونها را برای نبرد آماده میکنند. آنها با شجاعت و پشتکار بسیار و انجام نقشههای مختلف سعی میکنند انسانها را متوجه نابودی جنگل کنند و در نهایت موفق میشوند به هدفشان برسند. داستان دربارهی اهمیت طبیعت و محیط زیست است که انسانها برای قرنها به آن بیتوجه بودهاند. فیلم با پررنگ کردن موضوعاتی چون نابودی جنگلها و به خطر افتادن زندگی راکونها و حیوانات دیگری که در مناطق جنگلی زندگی میکنند، انسانها را تشویق میکند تا در کنار پیشرفت زندگی شهری، قوانین طبیعت را بشناسند و به زندگی حیوانات در آن احترام بگذارند. در فیلم صحنههایی از نبرد راکونها علیه انسانها وجود دارد؛ آنها سعی دارند با روشهای مختلفی چون کشتن انسانها و ترساندن آنها از طریق تغییر شکل به هیولاها و اجرا کردن افسانههای ترسناک، جلوی نابودی جنگل را بگیرند. در این مبارزهها صحنههایی از درگیری انسانها با را راکونهای تغییر شکل یافته نیز وجود دارد. علاوه بر مرگ انسانها، صحنههایی از مرگ راکونها در مبارزات یا بر اثر تصادف با ماشین وجود دارد. تلاش راکونها برای جفتگیری و تولیدمثل یا علاقهمند شدن راکونها به یکدیگر زمانی که بالغ شدهاند نیز در فیلم به نمایش درآمده است. همچنین، راکونهای نر با اندامهای جنسیشان نشان داده شدهاند. تماشای این فیلم برای کودکان زیر ۱۰ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان ۱۰ تا ۱۲ سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که فیلم را همراه والدین تماشا کنند تا هم احساس امنیت کنند و هم فرصت داشته باشند در صورت نیاز با هم گفتگو کنند.
داستان دربارهی راکونهایی است که در جنگلهای تپهی تاما، نزدیک شهر پوم پوکو در ژاپن زندگی میکنند. آنها سالهای طولانی در کنار مردم و مزرعههایی که در آن منطقه وجود داشته، در آرامش و صلح زندگی کردهاند؛ تا اینکه در اواخر سال ۱۹۶۰ به علت تراکم جمعیت توکیو، شرکتهای ساختمانی شروع به تخریب تپه و جنگلهای پیرامون آن میکنند. راکونها تصمیم میگیرند با هم متحد شوند و نیروی افسانهای خود برای تغییر شکل را بازیابند. آنها از راکونهایی که اسطورهی تغییر شکلاند و در نبردهای مختلف پیروز شدهاند، تقاضای کمک میکنند. راکونها با روشهای مختلفی سعی میکنند انسانها را از ادامهی پروژه منصرف کنند ولی تنها موفق میشوند پروژهها را برای مدت کوتاهی به تأخیر بیندازند. در نهایت راکونها به این فکر میکنند که با استفاده از قدرت تغییر شکل خود وارد جامعهی انسانها شوند و در کنار آنها زندگی کنند.
فکر میکنید تماشای این انیمیشن یا انیمیشنهای مشابه آن چقدر میتواند نگاه ما را نسبت به طبیعت و کرهی زمین تغییر دهد و بر رفتارها و عادتهایمان اثرگذار باشد؟ اگر بخواهید حیوانی افسانهای خلق کنید، چه حیوانی را انتخاب میکنید؟ آن حیوان چه تواناییهای خارقالعادهای دارد؟ به نظر شما انسانها با چه روشهایی میتوانند جلوی نابودی محیط زیست و انقراض گونههای جانوری را بگیرند؟