
فیلمی استاپموشن دربارهی نجاری در غم از دست دادن پسرش، ساختن عروسکی چوبی، جان یافتن او، همراه با مضامینی چون عشق و ازخودگذشتگی
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
فیلم پینوکیو اقتباسی از رمان ماجراهای پینوکیو نوشتهی کارلو کلودی است. این فیلم که با تکنیک استاپموشن ساخته شده است، ماجرای پیرمرد نجاری است که پسرش را در بمباران از دست داده است و سالها با مرگ پسرش کنار نمیآید. یک شب با چوب درخت کاجی پینوکیو را به جای پسر از دست دادهاش میسازد. صبح میبیند پینوکیو جان دارد و میخواهد وارد شهر شود. در این فیلم مضامینی چون عشق و ازخودگذشتگی پررنگ شده است. پینوکیو که نامیرا است، وقتی جان پدر ژپتو را در خطر میبیند، قانونها را میشکند و او را نجات میدهد. پدر ژپتو یاد میگیرد پینوکیو را با پسرش مقایسه نکند و علاقهاش را به او به زبان بیاورد. ماجراهایی که پینوکیو از سر میگذراند باعث میشود تجربهاش زیاد شود و قدر پدرش را بداند.
این فیلم حاوی موقعیتهای ناراحتکنندهای است که ممکن است برای کودکان کوچکتر آزاردهنده باشد. پدر ژپتو و پسرش کارلو در کلیسا بودند که کلیسا مورد بمباران هواپیماهای دشمن قرار میگیرد. ژپتو با مرگ پسرش کنار نمیآید. او بارها سر قبر او گریه و بیتابی میکند. پینوکیو وقتی چشم باز میکند، وسیلههای خانه را میشکند. او وارد سیرکی میشود و بارها مورد تحقیر و آزار و اذیت رئیس سیرک قرار میگیرد. در یکی از موقعیتها همراه بچههای زیادی وارد پایگاهی نظامی میشود و با اسلحه تمرین میکنند همدیگر را بکشند. آنها در شکم هیولایی گرفتار میشوند و برای نجات از شکم هیولا بارها جانشان به خطر میافتد. هر بار پینوکیو میمیرد، خرگوشهایی او را با تابوت حمل میکنند و بعد خرگوشها ورقبازی میکنند.
چکیده داستان
پدر ژپتو پسرش کارلو را در جنگ جهانی از دست میدهد. او میوهی درخت کاجی را میکارد که کارلو پیدا کرده بود. وقتی درخت بزرگ میشود، آن را قطع میکند و با چوبش عروسکی چوبی میسازد. پینوکیو تبدیل به عروسکی میشود که جان دارد و هر بار دروغ میگوید، دماغش دراز میشود. رئیس سیرک پینوکیو را گول میزند و با خودش میبرد. پینوکیو که میخواسته از نظر مالی به ژپتو کمک کند، همراه سیرک به جاهای مختلف سفر میکند. ژپتو برای پیدا کردن او سختیهای زیادی را تحمل میکند. در یکی از موقعیتها هیولایی دریایی ژپتو را میخورد. پینوکیو که سر از یک پایگاه نظامی درمیآورد، با بمباران پایگاه از آنجا بیرون میافتد. او و اسپاتزاتورا با رئیس سیرک درگیر میشوند و توی دریا میافتند. هیولا آنها را هم میخورد. پینوکیو عمر ابدیاش را میبخشد و موفق به نجات جان ژپتو میشود.
فرصتهایی برای گفتگو
چه اقتباسهایی از پینوکیو دیدهاید؟ آنها چه فرقهایی با هم دارند؟
به نظرتان پینوکیو و پدر ژپتو چه تغییرهایی کردند؟
پینوکیو برای نجات جان پدر ژپتو عمر ابدیاش را بخشید. به نظرتان او تصمیم درستی گرفت؟