
فیلمی انیمیشنی و کمدی دربارهی هیولاهایی که از بچهها میترسند، دخترکوچولویی که نگرش هیولاها را تغییر میدهد و دوستی و ارتباط آنها با هم
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
کارخانهی هیولاها انیمیشنی کامپیوتری است. داستان فیلم دربارهی کارخانهای است که در آن هیولاها با ترساندن بچهها و با استفاده از صدای جیغ آنها انرژی تولید میکنند. هیولایی به نام سالیوان و همکارش مایک که تا به حال بیشترین صدای جیغ را جمع کردهاند، تحتتأثیر تلقینهای رئیس کارخانه تصور میکنند بچهها موجوداتی خطرناکاند و باید از آنها دوری کنند. اما بعد از ورود بچهای به نام بو به کارخانهی هیولاها، دیدگاه سالی و مایک نسبت به بچهها عوض میشود. آنها متوجه میشوند که بچهها موجودات خطرناکی که فکر میکردند، نیستند. بو و هیولاها بهتدریج با هم ارتباط برقرار میکنند و هیولاها متوجه میشوند که قدرت خندیدن در تولید انرژی، بیشتر از قدرت جیغ است. آنها دیدگاههایشان را تغییر میدهند و با هم ارتباط دوستانه و همدلانهای برقرار میکنند. فیلم سعی دارد نشان دهد هیولاها نهتنها ترسناک نیستند، بلکه خودشان از صدای جیغ بچهها میترسند.
این فیلم برای کودکان کوچکتر صحنهها و موقعیتهای خشن و ترسناکی دارد؛ از جمله جدا شدن بو از خانوادهاش، انتظار هیولاها برای گرفتن جیغ بچهها و عملیات گرفتن جیغ، مثل صحنهای که رندال، بو را به صندلیای بسته و سعی دارد با استفاده از ماشینی جیغ او را ذخیره کند. از طرف دیگر، کودکان در فیلم میبینند همانقدر که بچهها از هیولاها وحشت دارند، آنها هم از بچهها میترسند؛ این موضوع میتواند برایشان جالب توجه و آرامشبخش باشد. تماشای این فیلم برای کودکان زیر ۵ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان ۵ تا ۷ سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که فیلم را با حضور و همراهی والدین تماشا کنند تا فرصت گفتگو دربارهی ترسها و نگرانیهایشان را داشته باشند.
چکیده داستان
در سرزمین هیولاها برای تهیهی انرژی روش خاصی وجود دارد؛ هیولاها با ترساندن بچهها، از صدای جیغ آنها انرژی تولید میکنند. البته رئیس کارخانه به هیولاها تلقین کرده که هیچ چیز به اندازهی یک کودک خطرناک نیست و حتی یک تماس آنها میتواند باعث مرگ شود. سالیوان و همکارش مایک، رکورددار جمع کردن بیشترین صدای جیغ هستند. اما یک روز بچهای به طور اتفاقی وارد شهر هیولاها و کارخانه میشود و همه چیز به هم میریزد.
فرصتهایی برای گفتگو
سالی چه چیزی دربارهی کودکان فهمید و چگونه مسیر تولید کارخانه را برای استفادهی بهتر تغییر داد؟
به نظر شما چرا بو از رندال میترسید اما از سالی نمیترسید؟ چرا سالی هیولای بهتری نسبت به رندال بود؟
شما از چه چیزهایی میترسید؟ برای غلبه بر ترستان چه کارهایی میکنید؟ به نظرتان ترس احساس مفیدی است؟