این انیمیشن کامپیوتری که برگرفته از اولین کتاب از سری داستانهایی با همین نام، نوشتهی داو پیلکی است، دربارهی دو کودک دبستانی به نامهای جورج و هارولد است که در سیستمی که به آموزش سختگیرانه و خالی از فعالیتهایی مثل موسیقی و نقاشی اعتقاد دارد، شیطنتها و شادیهای کودکانه، بخشی از زندگیشان است. مدیر مدرسه، جورج و هارولد را عامل هرج و مرج و بینظمی در مدرسه شناسایی میکند و راه کنترل آنها را در جدا کردن کلاسهایشان میداند. تلاش دو دوست در ستیز با جدایی و از دست رفتن صمیمیتشان، مسائل را پیچیده میکند و آنها با تهدیدهای جدیتری روبهرو میشوند اما بالاخره میآموزند که دوستی آنها در گرو چیزی بهجز خواست خودشان نیست. فیلم نشان میدهد که اگر انسانها خنده و شادی را از دست بدهند، حتی اگر به مدارج بالای علمی و اجتماعی برسند، احساس رضایت نمیکنند و اینکه ما ممکن است با رفتارهای نامناسب خود به دیگران آسیبهایی بزنیم که نتیجهی آن، آسیب به جامعهی انسانی باشد. همچنین، فیلم پیامهایی در مورد تأثیر تنهایی بر خلق و خوی انسان، اهمیت آموزش شاد برای کودکان، نیاز همهی انسانها به شادی، حتی به مقدار کم و تأثیر یکدلی و کارگروهی در موفقیت افراد دارد. فیلم، صحنههای ترسناک و خشن متعددی دارد که برخی از آنها برای کودکان کوچک و حساس بسیار ترسناکاند؛ از جمله صحنهی حمله پروفسور پی با سلاحش، از بالای توالتی غولپیکر به سمت بچهها و شلیک به سوی آنها. اما مهمترین ویژگی فیلم که باید مورد توجه والدین باشد، استفادهی زیاد از شوخیهای بیادبانه و کلمات و عبارات و اشارات مربوط به توالت و دفع است که ممکن است توسط کودکان کوچکتر تقلید و تکرار شوند. تماشای این فیلم برای گروه سنی زیر 6 سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان 6 تا 8 سال هم در صورتی که فیلم را همراه والدین تماشا کنند، پیشنهاد میشود. کودکان کنار والدین احساس امنیت میکنند و فرصت گفتگو در مورد ترسها و نگرانیهایشان و نیز موضوعات بیادبانهی فیلم برایشان فراهم میشود.
داستان دربارهی دو پسر شیطان و بازیگوش به نامهای جورج و هارولد است که معلم خودشان را هیپنوتیزم میکنند و او را به دوران کودکیاش برمیگردانند. سپس یک زیرشلواری و یک شنل به او میدهند. او که تصور میکند ابر قهرمان شده، به شهر میرود تا همانند یک ابرقهرمان به یاری مردم بپردازد ولی در عوض موجب آزار آنها میشود.
به نظر شما چطور کار گروهی به جورج و هارولد کمک میکند تا بفهمند دوستیشان میتواند در برابر هر تهدیدی ایستادگی کند؟ معنای همدلی بین افراد چیست؟ چطور جورج و هارولد همدلی را با تجربهای که از ارتباط با کراپ دارند یاد میگیرند؟ به نظر شما شوخیهای بیادبانهی زیادی که در فیلم وجود دارند کارکردشان چیست؟ برای خندهدار شدن داستان و جذب کردن بینندهها استفاده شدهاند یا حضورشان در داستان ضروری است؟