
فیلمی ورزشی دربارهی تیمی از پسرهای نوجوان هندی و تغییر رشتهی ورزشیشان از فوتبال به راگبی برای شرکت در مسابقات جهانی در انگلیس
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
این فیلم سینمایی که با الهام از یک داستان واقعی ساخته شده، دربارهی یک تیم فوتبال از پسرهای نوجوان هندی است که از طرف یک مربی انگلیسی، برای شرکت در مسابقات جهانی راگبی نوجوانان در انگلیس دعوت میشوند. آنها باید در مدتزمان کوتاهی برای مسابقات آماده شوند و از آنجایی که از خانوادههای فقیرشان جدا شدهاند و در یک موسسهی خیریه زندگی میکنند، تصور میکنند که از طرف مدیر موسسه زیر فشارند تا در مسابقات شرکت کنند. با پیوستن مربی فوتبالشان که برای بچهها الهامبخش و قهرمان به حساب میآید، بچهها انگیزه میگیرند تا برای آماده شدن در مسابقات تلاش کنند. آنها با کار گروهی و پشتکار فراوان موفق میشوند قهرمان شوند، ولی اتفاق بزرگتری که برای بچهها و مربیان تیم میافتد این است که به هم کمک میکنند تا برای مسائلی که خارج از زمین مسابقه دارند هم راهحل پیدا کنند و بین راگبی و زندگی پیوند برقرار کنند. فیلم نشان میدهد که شرکت در مسابقات ورزشی چه تاثیر شگرفی روی زندگی بچههایی میگذارد که از خانوادههای فقیر میآیند و از نظر سازندگان فیلم، به جز ورزش، راه دیگری برای تغییر مسیر زندگیشان ندارند.
بچههای تیم زندگیهای بسیار فقیرانهای دارند و خیلی از آنها والدینشان را از دست دادهاند. آنها به موسسه پناه آوردهاند و مجبورند طبق خواست موسسه در مسابقات راگبی شرکت کنند. آنها در مقابل مربی انگلیسی و در کشور انگلیس، ظاهر و رفتارهای یکدیگر را که متفاوت با انگلیسیهاست، دست میاندازند. فیلم نشان میدهد که یک مربی خیّر انگلیسی باعث میشود زندگی نوجوانان فقیر هندی زیر و رو شود و هیچ اشارهای به دورانی که انگلیس هند را استعمار کرده و ثروت مردمان آن را دزدیده، نشده است. به نظر میرسد ترجیح داده شده آن سابقه به فراموشی سپرده شود و رابطهی دو کشور، با محوریت خیّر بودن انگلیس و مورد لطف بودن هند نمایش داده شود. تماشای این فیلم برای کودکان کوچکتر از ۸ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان ۸ تا ۱۰ سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که آن را با همراهی بزرگترها تماشا کنند تا فرصت داشته باشند در صورت نیاز با هم گفتگو کنند.
چکیده داستان
گروهی از نوجوانان پسر در موسسهای در اودیشای هند و زیر نظر یک مربی هندی به نام رودرا در حال آموزش فوتبال هستند که یک مربی انگلیسی به آنها پیشنهاد میدهد که برای مسابقات راگبی جام جهانی نوجوانان در انگلیس آماده شوند. رودرا ابتدا مخالفت میکند، ولی با تلاش مدیر موسسه، پسران شروع به تمرین راگبی میکنند و رودرا هم در نهایت به آنها میپیوندد. پسران بعد از چهار ماه تمرین به انگلیس میروند و فیزیوتراپ تیم هم که زنی به نام روشنی است، به آنها میپیوندد. آنها به خاطر شرایط بدی که در خوابگاه دارند، نتیجهی خوبی در مسابقهی اول به دست نمیآورند. روشنی با یک زن و شوهر انگلیسی صحبت میکند که پسرشان را در تصادفی در هند از دست دادهاند و کارهای خیریهای برای کودکان انجام میدهند. آنها میزبان تیم هند میشوند و شرایط خواب و تغذیهی خوبی برای پسرها فراهم میکنند. در نهایت تیم هند موفق میشود جام مسابقات راگبی نوجوانان را به دست آورد و با سربلندی به هند برگردد.
فرصتهایی برای گفتگو
به نظرتان احساس پسرها دربارهی تغییر رشتهی ورزشیشان از فوتبال به راگبی چه بود؟ آنها خودشان این تغییر را انتخاب کردند؟ فکر میکنید چرا مدیر موسسه آنها را مجبور کرد راگبی بازی کنند؟
به نظر شما چرا بچهها یکدیگر را در انگلیس دست میانداختند و مسخره میکردند؟ آنها در انگلیس، چه احساسی نسبت به خودشان داشتند؟
دربارهی تاریخ رابطهی هند و انگلستان چیزی میدانید؟ دربارهی استعمار انگلستان در هند چیزی شنیدهاید؟