
سریالی انیمیشنی و فانتزی دربارهی آلوده شدن مردم شهر به ویروسی هیولاساز و ماموریت پسری نوجوان برای مبارزه با هیولاها و نجات مردم
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
ایلیا تولد یک قهرمان، سریالی موشن کمیک است که بر اساس مجموعه کتابهای کمیک استریپی با همین نام ساخته شده، فضای شهری شبیه تهران را به نمایش درمیآورد که تداعیکنندهی سالهای کروناست؛ با این تفاوت که ویروسی که مردم را آلوده میکند، آنها را تبدیل به هیولا میکند. این ویروس توسط افراد شرور ساخته شده و قرار است جهان را به فرمان خاندان سایه دربیاورد. پسری نوجوان به نام امیرعلی از جانب خاندان نور ماموریت پیدا میکند تا به عنوان قهرمانی به نام ایلیا با افراد شرور و هیولاها مبارزه کند و مردم شهر را نجات دهد. تفاوت او با دیگر قهرمانها این است که تنها به نیروی خودش متکی نیست و از جانب خاندان نور پشتیبانی میشود.
این سریال صحنهها و موقعیتهای ترسناک و خشن زیادی دارد. سراسر سریال شاهد مبارزهی پلیس و ایلیا با هیولاها و افراد شرور هستیم. هیولاها ظاهر ترسناکی دارند و مردم را به وحشت میاندازند. ترس از تبدیل شدن مردم به هیولا در طول داستان احساس میشود. اواسط داستان معلوم میشود شهردار شهر که امید مردم برای از بین بردن هیولاهاست، خودش همدست افراد شرور است. آنها میخواهند مردم شهر را علیه دولت بشورانند و بین پلیس و مردم درگیری ایجاد کنند. از کلمات و عبارات توهینآمیز و خشن بسیاری هم استفاده شده است. سریال با وجود اینکه قصد دارد قهرمانی ملی برای بچههای ایرانی خلق کند، قهرمانش تفاوت چندانی با ابرقهرمانهای غربی ندارد. او حتی در یک صحنه که قرار است خود را به مردم معرفی کند فیگور مرد عنکبوتی را میگیرد. ماموریت برای نجات شهر و مبارزه با هیولاها، تلاش افراد شرور برای اختلاف انداختن بین دولت و مردم، و درگیری مردم با پلیس، موضوعات معناداری در دنیای کودکان نیستند. تماشای این سریال برای کودکان کوچکتر از ۱۱ سال پیشنهاد نمیشود. برای کودکان ۱۱ تا ۱۳ سال هم در صورتی پیشنهاد میشود که آن را با همراهی بزرگترها تماشا کنند تا هم احساس امنیت کنند و هم فرصت داشته باشند در صورت نیاز با هم گفتوگو کنند.
چکیده داستان
امیرعلی پسری نوجوان است که با مادر بیمار و خواهرش زندگی میکند. پدرش مبارز بوده که در جنگ کشته شده است. امیرعلی برای پیدا کردن داروهای کمیاب مادرش سر از آزمایشگاهی مخوف درمیآورد که فردی شرور به نام دکتر اصلان در آنجا ویروسی تولید میکند که قرار است همهی مردم شهر را آلوده و آنها را تبدیل به هیولا کند. بعد از این اتفاق امیرعلی متوجه میشود نیرویی غیرعادی دارد که به او کمک میکند هیولاها را بهراحتی شکست دهد. او هنگام مبارزه با هیولاها تبدیل به قهرمانی به نام ایلیا میشود. امیرعلی بعد از ملاقات با پیرمردی به نام خضر با سرکردهی افراد شرور آشنا میشود که دشمن انسان است و میخواهد دنیا را به فرمان خود دربیاورد. خضر به او نشان میدهد که خاندان نور و سایه از آغاز جهان با هم در نبردند و امیرعلی ماموریت دارد تا به عنوان مبارز و به نمایندگی از خاندان نور، افراد شرور را شکست داده و مردم شهر را نجات دهد.
فرصتهایی برای گفتگو
به نظرتان ویروسی که مردم را آلوده میکرد و فضای شهر و مسائلی که مردم داشتند، چقدر به شرایط کرونا شباهت داشت؟
ایلیا به نظر شما به قهرمانها شباهت دارد؟ چه شباهتها و تفاوتهایی با قهرمانها و ابرقهرمانهای خارجی دارد؟
اگر شما میخواستید قهرمانی ایرانی بسازید که با هیولاها مبارزه میکند چه ویژگیهایی برای او در نظر میگرفتید؟ به نظرتان چطور میشود نشان داد که یک قهرمان ایرانی است؟