
سریالی فانتزی دربارهی دو خواهر گرگینه، تلاش آنها و دوستانشان برای برقراری صلح و عدالت به همراه تجربهی عشق
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
سریال انیمیشنی آکادمی فراطبیعی، براساس مجموعه کتابی به همین نام اثر جیمین ایو ساخته شده است. داستان سریال دربارهی دو خواهر گرگینه به نامهای جسا و میشا است که در کودکی از هم جدا شدهاند. آنها در زمان تولد نشانی بر تن دارند که مورد ترس و خشم جامعهی فراطبیعیهاست. مادر و پدر برای مراقبت از آنها از هم جدا میشوند و میشا در کنار مادر در دنیای انسانها و جسا با پدر در دنیای فراطبیعیها بزرگ میشود، اما به خاطر بروز خطراتی، مادر و میشا به دنیای فراطبیعیها بازمیگردند و دو خواهر با هم به آکادمی جادویی میروند. وقتی میشا و جسا باهم روبرو شده و از نسبتشان آگاه میشوند، متعجب و سردرگم میشوند. درک اتفاقات گذشته و علت تصمیم والدینشان برای آنها سخت است، اما به تدریج به شرایط جدید عادت میکنند و رابطهی خواهریشان منجر به حس دلگرمی و همدلی بین آن دو میشود. جسا دختری با اعتماد به نفس و شجاع است. او برای اهدافش تلاش میکند و اگر مسیری را درست بداند، از هر طریقی که شده سعی میکند آن هدف را دنبال کند. او از تهدیدهای بقیه نمیترسد و خطر و تبعات انتخابش را بر عهده میگیرد. دوستانش نیز شخصیتهایی حمایتگر و همراه هستند و برای کشف رازهای آکادمی با هم متحد میشود و اگر اختلافی هم بینشان رخ بدهد، با گفتوگو و به شکلی منطقی با آن برخورد میکنند. میشا در ابتدا به خاطر تفاوتش با بقیهی فراطبیعیها از خود ناراحت است، اما به تدریج موفق میشود خود را همانطور که هست بپذیرد و با راهنماییهای دوستان و مربیانش، بر نقصهای درونیاش غلبه میکند. سریال بر مفاهیمی چون درک دیگران، پرهیز از خرافات و فرصت دادن به هم تاکید دارد.
کودکان با نشان اژدها در صومعهای مخوف به اجبار محبوس میشوند و در کریستالهایی جادویی درحالیکه زنده هستند، قفل میشوند. جسا و میشا نیز به خاطر وجود این نشان، جانشان در خطر است. برخی دانشآموزان نسبت به شخصیتهای مثبت در آکادمی رفتاری تهاجمی دارند. بین شخصیتهای مثبت و منفی سریال مبارزاتی شکل میگیرد و با استفاده از انواع جادوها، پرتاب اشیا و آتش و لیزر با هم میجنگند و در اثر آن گاهی دچار صدماتی از جمله بیهوشی نیز میشوند. بین جسا و میشا و دو همکلاسی پسرشان، مکس و براکس، احساسی عاشقانه شکل میگیرد. آنها برای جشن پایان سال برای رقص و باهم بودن از هم دعوت میکنند. این احساس با نگاههای معنادار، تلاش برای جلب توجه و بوسه و در آغوش گرفتن در نسخهی اصلی ابراز میشود. آرایش چهره و رنگآمیزی موهای برخی دانشآموزان دختر در مدرسه به شکل اغراق شدهای تصویر شده است. در جشن پایان سال، بچهها نوشیدنیهای الکلی مصرف میکنند و برخی حالت مستی و عدم تعادل دارند. موضوع جنگ بر سر قدرت و نابودی نسلها، کودکربایی، حقوق کودکان و شستشوی مغزی آنها نیز جزو موضوعات مطرح در سریال است که به جهان بزرگسالی متعلق است. برخی الفاظ توهینآمیز در سریال به کار رفته است. تماشای این سریال برای کودکان و نوجوانان کوچکتر از 14 سال پیشنهاد نمیشود. نوجوانان بین 14 تا 16 سال هم بهتر است همراه با والدین خود تماشا کنند تا فرصت گفتوگو پیرامون مفاهیم فیلم را داشته باشند.
چکیده داستان
میشا و جسا دو خواهر دوقلوی گرگینه هستند که تا 16 سالگی از وجود هم بیخبر بودهاند. در دنیای فراطبیعیها بچههایی که در زمان تولد با خود نشان اژدها را داشته باشند، به صومعه فرستاده میشوند تا شاه اژدها را که دشمن فراطبیعیهاست، بیدار و حمایت نکنند. میشا و جسا در زمان تولد این نشان را دارند و مادر و پدر برای مراقبت از آنها از هم جدا میشوند. میشا در کنار مادر در دنیای انسانها و جسا با پدر در دنیای فراطبیعیها بزرگ میشود، اما به خاطر بروز خطراتی، مادر و میشا به دنیای فراطبیعیها بازمیگردند و دو خواهر با هم به آکادمی جادویی میروند. جسا و دوستانش بدنبال کشفِ راز دری مرموز هستند که مدیر آکادمی پسری را به اجبار به درونش برده است. میشا که به علت طلسمی، هنوز قادر نیست گرگ درونش را آزاد کند، در کنار جسا و دیگر دوستان به این ماجراجویی ملحق میشود. در قسمتهای مختلف این سریال، داستان ماجراجوییهای بچهها ترسیم میشود.
فرصتهایی برای گفتگو
فکر میکنید چه چیزی باعث شد میشا هم مثل بقیهی فراطبیعیها موفق شود گرگ درونش را پیدا و آشکار کند؟
به نظر شما گرگ یا حیواناتی که فراطبیعیها به آنها تبدیل میشدند، در جهان واقعی میتواند نماد چه باشد؟
علت رفتار جامعهی فراطبیعی با کودکانی که نشان اژدها داشتند چه بود؟ به نظر شما عادلانه بود این رفتار یا نه؟