
سریالی ترسناک دربارهی آسایشگاهی پر از بیمارهای لاعلاج جوان، کلوپ شبانهی هشت نفر از آنها و تعریف کردن داستانهای ترسناک شبانه
سنجهها
آنچه والدین باید بدانند
سریال کلوپ نیمهشب اقتباسی است از رمانی به همین نام نوشتهی کریستوفر پایک. در آسایشگاهی به نام برایتکلیف، بیماران جوان و لاعلاجی زندگی میکنند که سعی دارند بر بیماریهایشان غلبه کنند. هشت نفر از آنها هر شب دور هم جمع میشوند و داستانهای ترسناکی تعریف میکنند و به هم قول دادهاند بعد از مرگ، نشانهای از خودشان به بقیه بدهند. آسایشگاه پر از رازهای مخفی است و ایلونکا در پی این است راز دختری را کشف کند که سالها پیش بیماریاش درمان شده و از آسایشگاه رفته است. شخصیتهای سریال جوان هستند و آرزوهای زیادی برای زندگیشان دارند. خانوادههای آنها تا حد زیادی با آنها همراهی میکنند. با اینکه خیلی وقتها آنها نمیتوانند کاری برای هم انجام بدهند، ولی کنار همدیگر میمانند. آنها احساسات منفی و خشم درونی هم را درک میکنند و سعی میکنند از دست هم ناراحت نباشند.
این سریال پر از صحنهها و موقعیتهای ترسناک است. ارواحی با چهرههای مخوف، سایههای سیاه، داستانهای رعبانگیز و ساختمان قدیمی آسایشگاه بر ترس و وحشت فیلم اضافه کرده است. شخصیتها گاهی با ارواح روبهرو میشوند، گاهی زمان به گذشته برمیگردد و چیدمان ساختمان عوض میشود. گاهی یکی از افراد آسایشگاه از دنیا میرود. چاقو زدن، پاشیده شدن خون و بخیه خوردن در سریال نمایش داده میشود. مصرف مشروبهای الکلی و مواد مخدر هم دیده میشود. این سریال تا زمان نوشتن این بررسی دوبله نشده است. تماشای این سریال برای افراد 18 سال به بالا پیشنهاد میشود.
چکیده داستان
ایلونکا دانشآموز ممتازی است که به تازگی دانشگاه قبول شده است، ولی پیش از اینکه دانشگاه شروع شود متوجه میشود مبتلا به سرطان تیروئید است و سرطانش به ریههایش متاستاز داده است. دکتر امید چندانی به زنده ماندن ایلونکا ندارد. ایلونکا هم آسایشگاهی را به نام برایتکلیف پیدا میکند که بیماران لاعلاج در آن زندگی میکنند و با کمک پزشکها و خود بیمارها میتوانند به بیماریشان غلبه کنند. او در آسایشگاه متوجه میشود هفت تا از بچهها هر شب دور از چشمهای نگهبانها دور هم جمع میشوند. ایلونکا هم عضو آنها میشود. آنها هر شب داستانهای ترسناک برای هم تعریف میکنند و به هم قول میدهند بعد از مرگشان سراغ بقیه بیایند و به بقیه بگویند دنیای بعد از مرگ چطوری است و بعد از مرگ باید در انتظار چه چیزی باشند.
فرصتهایی برای گفتگو
آیا تا به حال در اطرافتان بیمار لاعلاجی داشتهاید؟ بهترین راه برخورد با این افراد چیست؟
فکر میکنید حضور آدمهایی با دردهای مشترک کنار هم چه نتیجههایی به همراه دارد؟
اگر بخواهید داستان ترسناکی بنویسید دربارهی چه موضوعی مینویسید؟